برادرم ۳۰سالشه هنوز مجرد
همیشه بهم بی احترامی میکنه من ۵ سال شوهر کردم
همیشه ارزومه عروسی برادرمو ببینم برم برای زن داداشم چیز میز بخرم باهاش بگردمو..
من هیچوق رفیق نداشتم زن داداش داشته باشم باهم رفیق شیم مثل خواهر نداشتم باشه
ولی برادرم جلو همه خیلی خردم میکنه پیش شوهرم بهم میگ این خیلی دروغگوعه ها افریته هس هنوز نشناختیش
ب قران عیچکاری هم نمیکنم یهویی برمیگرده ب شوهرم اینارو میگ مامانمم ناراحت میش ک پیش شوهرش اینا چیه میگی مگ خواهرت باهات کاری داره یا بابام میخواد بهم یه جیب پولی بده زود میگه بسشه دیگ چ قد خرجش میکنی جحیزیه خریدیم دست از سر ما برداره بهش هیچی نده
شوهرم از اونور ناراحت میش ک چرا هربار برادرت جحیزیه رو میزنه تو سرمون مگ اون خریده
یا مثلا میگ زن بگیرم خواهرم این کارو کنه باهاش رفت و امد نمیکنم باید ب زنم احترام بزاره اومد خونه مامانم فقط خواهرم بشوره بسابه بیاره زنم حق نداره کار کنه مگ کنیزتونه
مامانمم میگ خاک تو سرت تو از الان نمیشناسی زنت کیه مارو میفروشی
امروز خیلی فکر کردم ک دیگ ارزو ندارم زن بگیره این از الان اینجوریه زن بگیره میرینه ب ما
قضاوت از شما
من ۱۰۰ درصد مطمئنم زن بگیره دعوای شدیدی بینمون میش ۹۹ درصد از طرف داداشم باش ۱٪ مال من
ولی شوهرم به برادرم هیچی نمیگ خودشو قاطی نمیکنه ی بارم ک نشده طرف منو بگیره بگه هی دیگ بسه ی بارم بی احتراکی کنی دیگ نمیاییم 😔