با حسادت خواهرم چیکار کنم به همه چی کلا دخالت میکنه چشم دیدن منو نداره حتی به رابطه احساسیم حسودی میکرد وقتی بادمادرم صمیمی میشم یه بحثی مینداره باعث دعوا میشه دلم کباب میشه مادرم ناراحت میشه دست خودم نیست منم اعصانی میشم از دستش خسته شدم خواهر به این بدجنسی ندیدم بمیره
حسادت چشم انسان را کور میکنه الان این مثل هستش مادرم به من محبت میکنه انکار داره عذاب میکشه یه بحثی میندازه خودش تو چشمش کنه تا هرجا بخواد خودش بره خود شیرینی میکنه