روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
من هم شاغلم هم خانه دار. راضی هستم دستم تو جیبه خودمه استقلال مالی و فکری دارم کار خونه سخت هست ولی با کمک همسرم از پسش برمیام ولی شاغل بودن ارزشش رو داره
سخته درسته هم بیرون کار هم خونه کار ولی واسه آینده خودم و بچم تلاش کردن قشنگه وقتی از همه بی نیازم و هرچی خودم بخوام دارم بی منت حس قدرت و خوبی بهم میده
غذاها رو طول هفته خیلی سبک درست میکنم گاهی غذا از بیرون میگیرم تمیزی خونه هم آخر هفته . دیگه سعی میکنم خیلی وسواس نباشم نمیشه همه کار کرد تو همه هم کامل بود