2777
2789
عنوان

تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

| مشاهده متن کامل بحث + 1797062 بازدید | 90713 پست
سلام به همگي...اول از همگيتون التماس دعااااااي خيلي زياد دارم تو اين ماه مبارك..دعا برا مادران ويبكي ...

سلام خیلی ممنون از اطلاعاتتون که اینجا هم گفتین, دلگرمی برای ما ویبکی هاست, اسم خانم دکتر مشهد رو نپرسیدین؟؟؟؟؟ 

دوستان عزیزی ک میخوان تجربیات ، نکات و راهکارای لازم برای زایمان طبیعی مخصوصا ویبک و خاطرات مامانای ویبکی رو مطالعه کنن، حتما ب این آدرس سر بزنن.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فیروزه جان حالا ک اومدی ی سوال دارم ازت🙈 وضعیت من سفالیکه، بعد اون نیم پل رو برم بریچ نمیشه؟.. بب ...


نه عزیزم، ربطی نداره   

نکات و راهکارهای زایمان طبیعی + خاطرات جالب کسانی که زایمان طبیعی رو «حتی بعد از سزارین» تجربه کردند، تو این تاپیک بخونید. «ختم هزار سوره قدر به نیت تسهیل زایمان+ثبت گزارش روزانه» رو تو این تاپیک دنبال کنید.
بچه ها ما که ویبک هستیم بخوایم بیشتر درد خونه تحمل کنیم یه وقت خطر نداره؟بهتر نیست بیمارستان تحت نظر ...


عزیزم باید حواست به تکون های بچه باشه

اگر خدای نکرده تکون هاش بیشتر از حد معمول یا کمتر از حد معمول باشه

اگر درد ممتد بدون قطع و وصلی داشته باشی

اگر کیسه آب پاره بشه و رنگش سبز یا زرد باشه 


این ها علائم خطره که باید بری بیمارستان

نکات و راهکارهای زایمان طبیعی + خاطرات جالب کسانی که زایمان طبیعی رو «حتی بعد از سزارین» تجربه کردند، تو این تاپیک بخونید. «ختم هزار سوره قدر به نیت تسهیل زایمان+ثبت گزارش روزانه» رو تو این تاپیک دنبال کنید.
مرسی عزیز دلم از انرژیت🤗😍 حتما حتما انجام میدم. فقط به عنوان کسی که تجربه داری برنامه بده بهم. ...


رهاجان برنامه ش به خودت بستگی داره، به توانت

موقع ورزش نباید حس درد تو اندام های بدنت حس کنی، حس کشیدگی اشکالی نداره ولی درد نه

موقع پیاده روی هم نباید حس خستگی و نفس نفس شدن شدید بهتدست بده، جوری که یه جمله 3-4 کلمه ای رو به راحتی نتونی بگی!

من یه دور صبح ورزش می کردم یه دور شب (زیر دوش حمام!)

یه دور صبح پیاه روی میکردم یه دور شب



الان تمرکز کن رو ورزش های سفالیک کردن. اون 10-11 روش تاپیک نکات و راهکارا رو خوندی؟


نکات و راهکارهای زایمان طبیعی + خاطرات جالب کسانی که زایمان طبیعی رو «حتی بعد از سزارین» تجربه کردند، تو این تاپیک بخونید. «ختم هزار سوره قدر به نیت تسهیل زایمان+ثبت گزارش روزانه» رو تو این تاپیک دنبال کنید.
سلام به همگي...اول از همگيتون التماس دعااااااي خيلي زياد دارم تو اين ماه مبارك..دعا برا مادران ويبكي ...


سلام عزیز جان

ان شاﺀالله حاجت روا بشی

ممنون که اومدی باحوصله برامون تایپ کردی،خدا بهت خیر بده و همچنین به اون خانم دکتر سمنانی و امثال ایشون…


این آماری که شما فرمودین خیلی خوبه و کاملا طبیعیه.. حتی توی زایمان طبیعی معمولی هم آمار مرگ و میر مادر و نوزاد وجود داره، توی سزارین اول و دوم و چندم هم آمار مرگ وجود داره… اینا طبیعیه.. فقط مشکل اینه که اینها بیان نمیشن! چرا نمیان بگن از هر چندتا سزارینی که پزشکها انجام میدن، چند تا مرگ مادر، نوزاد، خونریزی های شدید، خارج کردن رحم و… وجود داره؟! اصلا جراحی همینه.. با ریسک فراوان همراهه..


نظر_شخصی#   من اینه که اینا همه خواست خداست.. چون مرگ و زندگی و سلامت و… همه دست خداست… ما همه چیز رو به خدا میسپریم و ازش زایمان با کمترین عوارض رو میخواهیم.. خدا خیر بده به پزشکها و ماماهایی که توی مسیر ویبک با مادر همکاری میکنن


منم همین کوچه پشتی خونمون یه مامای خونگی با تجربه هست. البته سنش رفته بالا. ولی هنوزم میتونه زایمان ...


باران جان شاید# یکی از دلایلی که بیمارستان دولتی رو بهتر از خصوصی میدونن برای زایمان، تجربه و کاربلدیه ماماهای دولتیه.. ببین توی خصوصی به مراتب زایمان طبیعی نسبت به دولتی کمتره چون خیلی پرهزینه هست.. و توی خصوصی کادر معمولا جوانتر و کم تجربه تر هستن.. یکی از آشنایان پرستاره رفته بود بیمارستان خصوصی، میگفت حوصلمون سرمیره از بس خلوته!! خب این خلوت بودن هم باعث میشه خسته نشن و خوش اخلاق باشن، ولی بی تجربگی هم به همراه داره دیگه.. 


من برای عمل EP رفتم خصوصی چون هرجایی لاپاراسکوپی نداشت، اونجا واقعا از نظر بی تجربگی کادر اذیت شدم! دکتر گفته بود صبح زود بیا باید اورژانسی عمل بشی، ولی منو ساعت 3بردن اتاق عمل!!! اونجا دکتر بهم گفت چرا دیر اومدی خیلی خطرناکه منم گفتم من از صبح زود اینجام چشماش گرد شد! یعنی کادری که باید منو برای جراحی آماده میکردن داشتن همون روال جراحی معمولی رو طی میکردن و بی اطلاع بودن!! 


یکی از دوستای من اینجا مامای زایشگاهه، اون تعریف میکرد که براشون پیش اومده کسی دیر مراجعه کرده و ویبک شده چون چاره ای نبوده! مشکلی هم پیش نیومده.. 


ولی متاسفانه رفتارشون بعضا اصلا درست نیست! اینه که مارو از دولتی رفتن فراری میده.. دوست خودم با اینکه مثلا مذهبیه، با میل و علاقه خودش سرکار میره، ولی بارها از دست بیماراشون نالیده!!! یا از دست پزشکهایی که هوای بیمار رو دارن!!! وقتی ماجرا رو تعریف میکنه من حق رو به مریض میدم ولی اون حق رو به خودشون میده! تا حدودی حق دارن چون حجم کارشون بالاست، نیروشون کمه… ولی هیچکدوم اینا تقصیر بیمار نیست! ولی اینا اخلاق ندارن و با بیمار بدرفتاری میکنن… 


مثلا آخرین بار یکی از گلایه هاش این بود که عید سرشون شلوغه چون مسافر میاد خسته میشن! یکی از مسافرا با درد شدید رفته بود و EP بود و باید اورژانسی بستری میشد، خب اون مریض که چاره ای نداره… (امیدوارم منظورمو رسونده باشم!)


حالا شما اگر تصمیم به دولتی رفتن گرفتی بگرد یه مامای خوش اخلاق و کاربلد پیدا کن که بشه مامای همراهت.. حداقل که خیالت از این بابت راحت باشه 

باران جان شاید# یکی از دلایلی که بیمارستان دولتی رو بهتر از خصوصی میدونن برای زایمان، تجربه و کارب ...


عزیز واقعا نظرت برام مفید و کارگشا بود



بنظرت من ریسک پزشک شیفت رو چه کنم؟

ببین یکیشون رو به مطب خودش زنگ زدم به جد وی‌بک رو رد کرد

یعنی حاضره توی دولتی چون پزشک شیفته با من همکاری کنه؟


امروز زنگ زدم همین بیمارستان گفت اتاق لیبرمون تک نفره ست. مامای همراه هم قبول میکنه بیمارستان.

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
عزیز واقعا نظرت برام مفید و کارگشا بود بنظرت من ریسک پزشک شیفت رو چه کنم؟ ببین یکیشون رو به ...

خداروشکر  


بنظرم اول مامای همراهت رو قطعی کن، باهاش قرارداد ببند، بعد نظرش رو درباره پزشکها بپرس.. اون میشناسه پزشکهارو..  وقتی توی شرایط زایمان قرار بگیری، همه چیز هم اوکی باشه دکتر که نمیتونه ببره سزارین! میتونه؟


برو بیمارستانم از نزدیک ببین، حتی اگه کادر، اخلاق دارن توی خوش و بش ازشون بپرس ویبک داشتن یا نه.. مطمئنأ که داشتن.. چون مادرهایی که دیر مراجعه میکنن و بچه خیلی پایین بیاد رو نمیشه سزارین کرد.. دکتر خودمم گفت که چند مورد این مدلی داشته.. 


توسل کن به کریم اهل بیت، دست رد به سینه ات نمیزنن، برای منم خیلی دعا کن، حالم یجوریه   

خداروشکر     بنظرم اول مامای همراهت رو قطعی کن، باهاش قرارداد ببند، بعد نظرش رو درباره ...

حالت چجوریه گلی جان؟

امروز همش تو فکرت بودم

تا پیام دادی خیالم راحت شد

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
حالت چجوریه گلی جان؟ امروز همش تو فکرت بودم تا پیام دادی خیالم راحت شد

حال جسمی و روحیم به هم ریخته ست..   


جسمی انگار معده ام سرد شده شاید بخاطر مصرف زیاد هندونه! همش نفخ دارم، خوابالوأم، سنگین، کسل… نمیدونم چی جایگزین هندونه کنم! نخورم تشنگی هم اذیتم میکنه   


حال روحی هم داغونتر… غریبی خیلی سخته! با مامانم صحبت میکردم، سختشونه برای زایمانم بیان رشت، مامان هم کمردرد و پادرد داره، هم بخاطر کرونا.. چون خودش مشکل قلبی داره، بابا هم که بخاطر بیماریش دارو مصرف میکنه خیلی مراعات میکنن و جایی نمیرن..

حالا اینجا اومدن براشون سخته! خصوصا که اقوام شوهر من بعد زایمان احتمالا همه میان دیدنی!! (همون درجه یک ها زیادن ماشاﺀالله) نمیتونم هم بهشون بگم نیایید دلخور میشن، خودشون باید بفهمن..!

مامانم اینا خیلی دلشون میخواد من برای زایمانم برم، منم نمیتونم! هم بخاطر ویبک (که بهش نگفتم)، هم بدون شوهرم خییییییلی برااااام سخته.. حال روحیم بهم میریزه.. ولی اینارو نمیتونم به مامانم بگم..  

حالا باز میگه اگه برای زایمان هم نتونستی بیای، بعدش با هم برمیگردیم یک ماه میمونی!! من سر بچه اولم اینقدر بعد زایمان بدون شوهرم بهم سخت گذشت و از نظر روحی داغون شدم که دیگه نمیخوام اون روزها تکرار بشه.. ولی واقعا نمیتونم این چیزارو به مامانم بگم.. خیلی کلافه ام.. از یه طرف نمیتونم برم، از یه طرف میترسم ازم ناراحت و دلخور بشن.. گیر افتادم اساسی


اصلا اصلا حال و حوصله و توان ورزش کردنم ندارم


اَه چقدررررر غر زدم   

سلام دوستان عزیزم،خوبین؟ طاعات و عبادات قبول درگاه حق. یه هفته ای بود نبودم و دلم براتون تنگ شده بود.آن شاء الله سر فرصت نوشته ها و تجربیاتتون رو خواهم خوند.من رفتم آزمایش دادم بچه ها، اوضاعم فکر میکنم اسفناکه  هموگلوبینم 10.1 و همه ی معیارهای مربوط به هموگلوبین پایینه. هماتوکریت و  m.c.v. و m.c.h

 عرض کنم ویتامین دی 12  

آهن 31  

قند ناشتا 101  

کلسترول 286  

میشه قوت قلب بدید و پیشنهادات ارزنده تون رو ارائه بدید؟ قندم قابل کنترله یا درمان دارویی میخواد؟ 

حال جسمی و روحیم به هم ریخته ست..     جسمی انگار معده ام سرد شده شاید بخاطر مصرف زیاد ...

گلی جان در مورد وضع جسمی اول بگم هندونه نخور اینقدر

اون روزی هم خواستم بگم گفتم شاید اشتباه بکنم

نفخش بالاست

قندشم بالاست

کلا میوه خیلی پرفایده ای نیست خصوصا برا این نسل که تغذیه هامون سرد شده. باردارم هستیم. عوضش خربزه میوه ایه سرشار از قوت و گرمی. تونستی خربزه رو جایگزین کن. برا بچه هم عالیه.خربزه اونقدر گرمه که میگن با عسل نخورید.

شربت تخم شربتی، تخم ریحون، خاکشیر، بارهنگ و نعنا هم جایگزین بهتریه. خصوصا که توی خودشون آب نگه میدارن.

بارهنگ و نعنا معده ت رو هم گرم میکنه. دوای ۸۰-۹۰ درصدمشکلات معده ست. حتی برا زخم معده هم مفیده. طبق طب سنتی محدودیت مصرف توی بارداری هم نداره.


خواهر من افتضاح خوابالو و کسلم

یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوی

برا قندم انگیزه گرفتم فعالیتم رو زیاد کردم

ولی واقعا سختمه

فکر نکن اسونه برام

خیلی سنگین شدم

انگار یه تن وزن روی دوشمه

بنظرم طبیعیه.

من تا مرز افسردگی رفتم این چند روز



برا مادرت

میتونم بگم به این موضوع فکر نکن. چون ساده تر از اونی که فکرشو میکنی رد میشه. باوررررر کن

اینکه نمیاد، مسأله ای نیست

فقط برنامه ریزی کن چطور مدیریت کنید

چون بچه اولت بزرگه واقعا دستت باز تره. همسرت خوراکتو تامین کنه

من مطمئنم از پسش برمیای

تعداد زیادی از دوستانم از روز دوم خودشون همه کارهاشونو کردن بدون حتی یه کمکی. یکیشون میگفت حتی چند روز مادرش اومده خونشون به عنوان مهمون و بعد رفته. حتی دوستم از مادرش پذیرایی هم کرده! زائویی که چهار پنج روز از زایمانش گذشته دیگه چطور مهمون داری کنه!!!!! خب بگذریم


ببین والدینت اگر ناراحت میشن نری پیششون ، راصی کردنشون کاری نداره

هر کسی زبون مادرشو بلده

مثلا زبون مادر من گریه ست

چند قطره اشک بریزم هرچی بخوام برام فراهم میکنه

الانم اگر زنگ بزنم هق هق کنم بلند میشه میاد

ولی من نمیخوام از این راه حل خبیثانه استفاده کنم



خیلی دلم براشون تنگه

خیلی بهشون نیاز دارم جهت هم صحبتی و رفع دلتنگی ها

رفع غربت

اونا ریشه منن

من از وجود مادرمم

حق دارم اینقدر اذیت بشم

هر روز تو فکر بستن چمدونم

ولی چاره چیه

کرونا شوخی بردار نیست




گلی جان موضوعاتی که گفتی فقط توی ذهنت بزرگن

ما استرس اتفاقات نیفتاده رو داریم

فقط هیچ جوره از شوهرت جدا نشو

چون روحیه ت مث خودمه

برات مث سم میمونه

خدا هم کمکت میکنه من مطمئنم

خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما... که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... شبهای قدر رفت و دیوانه‌ی تو باز... تقویم را به شوقِ محرم زند ورق...کربلا روزی هر کس شد گوارای وجود... آرزو ماندن به دل هم قسمت جامانده‌هاست... بعد زوار حریمت حالی از ماهم بپرس... نوبتی هم باشد آقا نوبت جامانده هاست
گلی جان در مورد وضع جسمی اول بگم هندونه نخور اینقدر اون روزی هم خواستم بگم گفتم شاید اشتباه بکنم ن ...

قربوووووونت که منو میفهمی.. خصوصا در مورد شوهر! 


همه مضرات هندونه رو میدونم ولی عجیییییب بهم میچسبه! وقتی میرم توی یخچال میبینمش پاهام شل میشه  هر چقدرم به شوهرم میگم نخر باز میبینم فرداش با یه هندونه اومده   آره بهترین کار اینه که جایگزینش کنم با خربزه… باید با نفسم بجنگم! 


مشکلم نیومدن مامانم نیست چون عمرأ ولم کنه و نیاد! میدونم هررررجور شده خودش رو میرسونه، نگرانیم اینه که به زحمت و سختی بیفته اونم با این کرونا.. من راضیم که نیاد… اینجور روانم راحتتره، میگم بچه مو میذارم خونه مادرشوهرم و با شوهرم میرم بیمارستان و با اتاق خصوصی خودش پیشمه، در بدترین شرایط هم اگه همراه خانم بخوام خواهرشوهرم هست.. ولی جرأت نمیکنم اینارو به مامانم بگم که..   میگه یا تو بیا یا من بیام همیییین!!! 


ولی خب آره راست میگی، اون روزها اینقدر همه چیز با نظم و ترتیب اتفاق میفته که آدم باورش نمیشه… بارها تجربه اش کردم.. باید بسپرم به خدا.. اگه بی ایمانی بذاره


خیلی برام دعاکن این روزها و شبها.. 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز