بااینکه مادرم نزدیکمه ولی ازموقعی که دخترم به دنیا اومده حتی یکبارم نیومده کمکم دلم گرفته شمابودید چه رفتاری میکردید؟
من . دوتا بچمو تنهایی بزرگ کردم . مادر ندارم فوت شده
من بی کس ترین ادم روی زمینم
شاید حوصله ندارن سنی ازشون گذشته به اندازه کافی زحمت واسه بزرگ کردن شما کشیده
هیچوقت اینجور مادربزرگا رو درک نمیتونم بکنم درسته وظیفشون نیست .ولی مگه دلشون برا نوشون تنگ نمیشه
من دوقلو رو تنها بوده و هستم
مامان ات وظیفه ای نداره ولی من اگ مامانمنزدیکبود مثلا ماهی یک بار میگفتم ی بعدازظهر بچه ها پیش اش باشن من تنها باشم ب کارام برسم.همین
مگه به هوای مادرت بچه اوردی!!!مادرت بچه هاشو بزرگ کرده .هزاران مادر هستن که دست تنها بچه هاشونو بزرگ کردن .چه دور چه نزدیک .متوقع نباش که ناراحت هم نشی
ب خودش هم گفتی ؟یا مثلا بچه رو ببری خونش چند ساعت نگهش داره
مث من نزدیک و چقد دووووور
من اولیو ده روز خونم بود ولی خودش اذیتم میکرد
دومیوسه روز موندپیشم بازم خودم کارای بچه مومیکردم
ناراحت که میشه آدم ولی چاره چیست میگذره
منم قرار تنها باشم ببین توقعت و از همه قطع کن زندگیت جذاب تر میشه اعصابت آروم تر
من شهر دورم ،
تازه اسباب کشی هم دارم نمیدونم چیکارکنم فقط خداکمکم کنه دخترم خیلی شیطونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
