بچه ها ما هم کلاس بودیم ، خانواده من از لحاظ مالی و موقعیت اجتماعی بالاتر بودن راستشو میگم ، بعد از کنکور شوهرم اومد خواستگاریم ، موقعیتش خوب بود منم جواب مثبت دادم ، دانشگاهمو رفتم ، بچه دار شدم تا اینکه پارسال برادر شوهرم رفت خواستگاری دوستم ، اون یه سال پشت کنکور مونده بود ، رشته ی بهتری قبول شده ، قرار دادی سر کار
از پارسال دائم خودمو با جاریم مقایسه می کنم ، و اینکه من زود ازدواج کردم ، با اینکه میتونم مثل اون برم سر کار ولی زندگی متاهلی و بچه کوچک منصرفم میکنه ، الان یکساله هیچ وقت آرامش کامل را به دست نیاوردم
همش از قضاوت مردم میترسم که بگن هم کلاس بودن اون شاغل شد اون نشد ، با وجود اینکه موقعیت اجتماعی خانواده من بالاتر بود، با این حال دارم تلاش می کنم انشا الله تا بچم کوچکه ارشدم بگیرم بعدش برم سر کار ،
الان هم سنیم من یه پسر سه ساله دارم ، ۶ ساله متاهلم ، ولی اون یکساله که عقد کرده
شما از بیرون این مقایسه را می کنید یا من دچار وسواس فکری شدم