داداشم ازم بدش میاد هیچوقتم دلیلشو ندونسم اگه یه بحث کوچیکم بامامانم میشه پشت اونو میگره کلی پشت سرم بدوبی را میگه مامانمو بیشتر پرمیکنه انقدر سیاست داره اون من نمی تونم اینجوری باشم انگارذاتیه مامانمم انقدرررررر باهام بد اخلاقی می کنه الان میگه براتوم غذادرست کنم میگم آره وقتی رفت زیر لب گفت کوفتت بشه می دونم درکم نمی کنید ولی خواستم حداقل خالی شم انقدررر اعتمادبنفسمو داغون کردن دیروز میرفتم مدرسه براامتحان یه ماشین ردشد داشتم آب می شدم خودمو باکتاب سرگرم کردم انقدر معذب بودم نمی دونم چرااین جوری شدم میگم حرفاشون برات مهم نباشه ولی خیلی تاثیر میزاره
اون قسمت ماشین داشت رد میشد تو آب شدی رو درست متوجه نشدم منظورت چیه
کاملا درکت میکنم
تو کارای خونه بیشتر به مامانت کمک کن باهاش بد رفتاری نکن تو
اون بد بود تو خوب باش کم کم ترم میشن
با داداشتم تو خوب رفتار کن خجالت بکشه تموم کنه این کاراشو
ببین تو توی سن نوجوانی هستی... هجوم هورمون ها وآشفتگی داری... گاهی خودت هم متوجه نیستی که داری رفتار پرخاشگرانه ای نشون میدی تو ذهن خودت کارت اشتباه نیست... احتمالا حاضرجوابی هم می کنی... تو این سن بچه ها دچار بحران هویت میشن... چون نه بچه هستن و نه آدم بزرگ... این بحران میگذره و اصلا فکر نکن مامانت دوستت نداره... فقط سعی کن حاضرجوابی نکنی و رفتارت رو نرمال کنی
درکت میکنم منم مث تو
سکوت کن عزیزم
هیچی بهتر از سکوت نیست
با هیچکدوم جز ضروریات صحبت نکن
کار خودت رو بکن
برای اعتماد به نفست هم باید خیلی رو خودت کار کنی و روش هاش رو مطالعه کنی روانشناس بری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
