مادرشوهره منم خیلی تمیززه خانومی
یعنی محاله یه دونه آشغال پیدا کنی تو خونش یا ذره ای خاک یه ظرف نشسته.
لقمه آخر غذا تو دهنشه بلند شده با خواهرشوهر مشغول شستن
همش یه دستمال تودستشه اون یکی دستشم جارو
ولی منم شاغلم نمیرسم همش
ومادر منم وسواسی بود الان مریضه
منم اوایل شوهرم خیلی غور میزد خونه نامرتبه ظرف نشسته س چرا
منم اصلا توجه نکردم
ازاول نباید زیادی کدبانو باشی براش توقعشون زیاد میشه ولی نگران نباش زمان میبره مشکلت امادرست میشه