اومدم کامنت بزارم برات دیدم قفله
ولی به خدای احدو واحد قسم اگه دروغ بگم
چن هفته پیش شوهرم بلای بدی سرم اورد البته شوهر من مریضه روانش دارو مصرف میکنه فقط سرمو بلند کردم و ب خدا گفتم:
ببین دارم با تموم بی قدرتیم از تو جبار میخوام این ترسو غصه ای که ریخت تو دل منو دخترم به بدترین نحو سرش بیاری
به واحدی خودش قسم ی بلای سرش اورد دوروز بعدش وقتی رسید خونه بیستو چار ساعت گریه کرد چنان بلایی سرش اومده بود از ترس اونشب ده بار پرید
نترس خدا انتقامشو سختتر از بنده ای که عاجزه و نمیتونه حقشو بگیره میگیره
اگه کسی بلده تگش کنه ممنونم
