همسر من به شدت بد چشمه و چندین بار خیانت کرده و چندین بار قول داد که دیگه تکرار نکنه بار آخر که تکرار کرد دیگه تو خونش نموندم و از خونش بیرون اومدم و الان چهار ماهه که دیگه تو خونش نیستم بارها اومد برای آشتی بهش گفتم همه داراییتو به اسمم بزن تا یک بار دیگه بهت فرصت بدم اما قبول نکرد
ابد در پیش داریم.....💚 بر بی دفاع ظلم نکن از خدا بترس... زیرا ز بی دفاع حمایت خدا کند....زخم زبان نزن ک ب شمشیر روزگار....زخمی خوری ک کس نتواند دوا کند♥
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
از روزی که از خونش بیرون اومدم هر شب خوابهایی در مورد خیانتهاش میبینم و با حال بد از خواب بیدار میشم همین الان تازه از خواب بیدار شدم خواب دیدم که ما با همسرم توی مکان عمومی زندگی میکنیم یه مکان عمومی مثل یک خوابگاه بزرگ مختلط که خانمها و آقایون همه با هم اونجا زندگی میکنند و درس میخونن اب دیدم که موقع نماز که میشه همسر من سریعا وضو میگیره و میره تو نمازخونه خیلی بزرگی که تو اون خوابگاه هست تا همراه بقیه نماز بخونه به این همه مقید بودنش به نماز شک کردم یک بار به صورت ناشناس وارد نمازخونهها شدم تا ببینم قضیه چیه میدونید که داخل خواب اتفاقات دقیقاً مثل واقعیت نیست خواب متوجه شدم موقع نماز نماز نمیخونه و میره روبروی همه خانمها میشینه
از روزی که از خونش بیرون اومدم هر شب خوابهایی در مورد خیانتهاش میبینم و با حال بد از خواب بیدار م ...
تو خواب هم هیزی میکنه 🤦ای خداا
بنده خودم یه عادتی دارم ،خدمتتون عرض می کنم : کتاب که می خوندم برخی اوقات که به مطلب جالبی که می رسیدم کتاب رو ول می کردم. درست مثل کسی که دستش سوخته، هیچ یادم نمیره یکی دو سه ماهی با یه عده ای از دوستان بحثی داشتیم دربارهی که در جهان و در طبیعت عدل هست یا نیست ؟ چون برخی این باور را دارند که از این دست بدی از اون دست میگیری و... وارد بحثش نمی خوام بشم،بنده هر چی نگاه می کردم اینو نمی دیدم.در یک کتابی که برای من مهم بود یه جمله دیدم : طبیعت به قانون ظلم حرکت میکند من این کتاب رو ول کردم و بعد که دنبالش رفتم دیدم بله دو سوم حیوانات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه رو بکشن .و در دنیایی که دو سوم موجودات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه بمیره صحبت از عدل معلومه نفهمیدن جهانه. بنابراین طبیعت قانونش قانون ظلمه. تنها انسان که میتونه عادلانه عمل کنه و باید عادلانه عمل کنه و این تنها صفت و امتیاز من و شماست به خاطر آزادی که داریم. ولی اگه در بند طبیعت بمونیم ما هم به همون اندازه ظالمیم که بقیه موجودات به دلیل اجبارشون ظالم هستن .🤍🌱دکتر هلاکویی
خواب دیدم موقع نماز میره روبروی همه خانمها میشینه و به خانمها مستقیم نگاه نمیکنه اما دوربین گوشی خیلی پیشرفته و باز میکنه و روی تک تک خانمهای نماز خون زوم میکنه و نگاه میکنه
نمیفهمم چرا جامعه اینطوری شده تویی که چندتا چندتا میخوای چرا زن میگیری
"انزوا را به وابستگی ترجیح میدهم. وقتی وابستگی از بین رود، انسان وارسته می شود""ملتی هستیم که هنوز خشنونت رو مردونگی، حماقت رو نجابت، شادی رو هرزگی، دزدی رو زندگی میدونیم؛ راه درازتری تا انسانیت داریم. و راه دراز تری تا آرامش و عشق..." "مدرسه که میرفتیم، هربار که دفتر مشقمون رو جا می ذاشتیم معلممون میگفت: مواظب باش خودتو جا نذاری! ما می خندیدیم و فکر می کردیم نمیتونیم خودمونو جا بذاریم! بزرگ که شدیم بارها و بارها خودمو جا گذاشتیم؛ توی یه کافه، توی یه خیابون، توی یه شعر..."
همینطور که زوم میکرده و داشته به خانمها نگاه میکرده یهو من و تو دوربین گوشیش بین نمازخوان ها میبینه هیچ عکس العملی نشون نداد وقتی نماز تموم شد واسش پیام فرستادم که خاک بر سرت
و کلی گریه کردم گریه کردم و با گریه هم از خواب بیدار شدم