بچه اول باید سالم باشه ارامش داشته باشه بخدا زود دیر میشه بذارید بره سمت علاقش من مامان بابام بزور فرستادنم رشته ای که نمیخواستم دانشگاهی که نمیخواستم ترم های اول دلم میخواست انصراف بدم بیام بیرون داغون شدم پیر شدم افسرده حسرت بچگی رو دلم موند چون فقط رفتم کلاس های درسی حتی تو تابستون وقتی سنم بود که اتاری بازی کنم مامانم جمعش میکرد تا کلاس هام تموم بشه وقتی سنم بود خاله بازی کنم باید میشستم مبتکران و خوشخوان حل میکردم همه این کارا شده حسرت بذارید بچه بچگیش و بکنه اول ارامش و سلامتی در اخر درس
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
قبول دارم ،منم از دوران دبیرستانم متنفرم چون روانی وار درس میخوندم ،ولی هیچوقت ناظم و معلم مدرسه مو به اسم خانم شافه رو تمیبخشم ،اون رو روانم کار میکرد ،نمونه مردمی بودم ،برای همین تا ۲۴ سالگی اینقدر خجالتی بودم که پسز کنارم مینشست میخواستم فرار کنم ،فقط سرم تو درس بود 😏 تازگیا همش یادش میفتم و گفتم خدا عاقلش کنه
من تیزهوشان بودم یه مشت خل شده بودن معلم ما همه دانش اموزا منزوی بعد پانسیون بود خونه ما زعفر ...
خداوکیلی که یه مشت خل روانی معلم بودن ،من تا اخر عمرم برای روحش فحش میفرستم 😄 ما هم نیاورانیم ،دبیرستان زهره میرفتم ،خیلی روند درس خوندنمون اشتباه بود ،من با کمتر درس خوندن و البته متعادل تر میتونستیم تو زندگی موفق تر بشم .درکت میکنم ،شما بدتر از ما بودین ۹:۳۰ شب اخه چه کاریه