🌹مورد بعدی در مورد شغلم هست
یک کسب وکار بسیاااار کوچک دارم.
دوتا همکار توی سیستم کاریم بودن که کار یکیشون افتضاح بود و فامیلمون هست. کار یکیشون خوب بود.
دو روز قبل متوجه شدم اینا هرماه، نزدیک ۱.۵ بیشتر حقوق گرفتن.(شاید ۳ماه این کارو کردن)
من آدمی نیستم که یهو هیجانی بشم و بزنم زیر کاسه کوزه.
گفتم نهایتا آخر ماه باهاشون حرف میزنم که این پول رو کم کم از حقوقشون بدن. چیزی بهشون نگفتم.
اما خودشون از ترسِ دزدی و پنهانکاری ای که کرده بودن، کار رو گذاشتن و رفتن😅
یعنی خودشون خطا کردن، خودشون هم فرار کردن. من هیچ دخالتی این وسط نداشتم😊
من هم ماه هشتم بارداری ام و الان فشار کار اون دونفر رو هم باید تحمل کنم. با همکار سابقم صحبت کردم که بیاد و یک هفته کار رو به بقیه همکارا یاد بده.
الخیر فی ما وقع. خیر در آن چیزیست که اتفاق میفتد.
برم ببینم خدا چی میخواد برام، میام براتون میگم.
🌹دارم تلاش میکنم بچههام رو ببرم سمت درس.
آدم هایی که درس خوندن و با علم به جاهای خوب رسیدن رو بهشون نشون میدم. اگر قراره بچه درسخوان بشه، آمادگی ذهنی خیلی خیلی خیلی مهمه.
اول بهش میگم که چرا لازمه درس بخونه و پیشرفت کنه و مفید باشه.
بعد کمکم میبرمش سمت درس خوندن.
بیشترین کاری که برای آینده بچههامیتونیم انجام بدیم اینه که خودشون رو قوی بار بیاریم.
طلا هم حتما براشون جمع میکنم حتی یک ذره یک ذره
اما اگر ذهنشون رو قوی نکنم، اون طلاها رو در بزرگسالی به باد میدن...