قرار بود ماه عسل سه روز بریم کیش و برگردیم و اصلا هرینه زیادی نکنیم چون شوهرم داره خونه مونو آماده میکنه
حالا مادر شوهرم مثل همیشه کع توهمه چی دخالت میکنه و تو هرکاری باید باشه میگه چند ساله سفر نرفتم منو هم ببرید کیش رو ببینم
آخه مگه کیش انگار کجا است که مثل ندیده ها این حرفو میزنه
حالم بدشد به شوهرم گفتم تو با مادرت برو من نمیام
میگه باشع !!مادرم گناه داره منو بزرگ کرده نمیتونم دلشو بشکنم
بنظرتون الان حق باکیه