کلثوم اکبری هستمه ساکن ساری . مره جنون دست هداعه مه دست نیه . سیزده تا بیه چهارده تا بیه پونزده تا بین ندومبه. ندومبه یه ماه کشیه بیست روز کشیه دو ماه کشیه یکسال کشیه ندومبه.قرص هداعهههه قرص قننند ....با حوله ...
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
خواهش میکنم برای پدربزرگم دعا کنید. دیابت زده به چشمش شبکیهش پاره شده. همه جوابش کردن. ۶ خرداد دارم میبرمش شیراز پیش بهترین فلوشیپ شبکیه. التماستون میکنم یه صلوات بفرستید که دکتر بگه با عمل درست میشه. بگید تا منم براتون صلوات بفرستم / پدربزرگمو بردم، بعدش چند جلسه به سرش شوک الکتریکی وارد کردن، گفتن میدان دیدش بهتر شده، سه ماه دیگه دوباره باید بره، همچنان محتاج دعاهاتون هستم / اگه حاجتی داری قرآن به سر بگیر و خدا رو به ۱۴ معصوم قسم بده (مثل شب قدر). اگه دلت شکست و اشک ریختی، مطمئن باش به حاجت دلت میرسی . / بیاید برای رفتههامون فاتحه بفرستیم؛ اونایی که از زندگیمون رفتن ولی از قلب و خاطرمون نه. سفرشون به سلامت. / یه بار تو یه تاپیکی که استارتر با مرد متاهل ریخته بود رو هم بهش گفتم هرزه و تعلیق شدم؛ باورتون میشه؟
والا من به همسرم نشون دادم گفت احتمالآ واقعیت نداره
روزی داریوش بزرگ دستور داد تا همه یونانیان حاضر در کاخ را به حضور او بیاورند...سپس از آنان پرسید به چه بهایی حاضرند جسد پدر خود را پس از مرگ بخورند؟ یونانیان پاسخ دادند که به هیچ قیمتی حاضر به انجام چنین کاری نیستند. داریوش سپس دستور داد هندیان موسوم به گالاتی که والدین خود را پس از مرگ میخوردند به پیشگاه بیاورند!سپس در برابر یونانیان از ایشان پرسید به چه قیمتی حاضرند جسد پدر مرده خود را روی تلی از هیزم گذاشته و بسوزانند. هندیان فریاد بلندی کشیدند و از شاه خواهش کردند که چنین سخنان کفرآمیزی را نگوید...حس میکنم که داریوش حجت را بر صاحبان هر عقیدهای تمام کرد. این داستان نشان میدهد که عقاید هرکس فقط از نظر خودش بیعیب است و اگر کسی گمان کند عقیده دیگران نادرست است حق ندارد عقیده خودش را به زور به آنها تحمیل کند.به نقل از تاریخ هرودوت؛ کتاب دوم؛ صفحه ۳۷