2737
2734
پاییز راست میگه همسرت واگذارشون کن به خدا بزار بگن اصلا فامیل فک کنن تو بدی دور از جون مهم شوهرت ...

تلاشمو میکنم نمیدونم ازینکه منو بده کنه به چه مقامی میرسه هرچی که خودش بود واقعا دقیقا همونارو بهم نسبت داد...ممنونم که باهام حرف زدی حناجونم♥️♥️♥️ آره اگه بیاد خوبه...منم برم بمونم کمی استراحت کنم

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   
🤣🤣🤣🤣🤣 ایووول بهت بابا خب خداروشکر  انتخاب خوب خیلی مهمه اقتصادی هستینه😄😄😄😄 ...

دختره درپیت وبدردنخور بود اون موقع داداشم سنش کم بود وخنگ تشیف داشت الان انتخاباش عوض شدن میدونستم بااون به مشکل میخوره هووووو انقد پر رو بود اومد دم خونمون دعوا و....آره اقتصادی🤣🤣🤣🤣🤣تو مامان بابات هستن قضیتون با ما فرق میکنه.الهی سایشون همیشه بالاسرتون باشه🤲🤲🤲🤲

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من وخواهرم خیلی کمکش کردیم  خواهرم مغازه داداه بهش بهترین جای شهر گفته تا پنج سال بشین بدون هی ...

چقد خوبین شما🥺🥺🥺🥺🥺باید کیف کنه بخاطر وجودشما خونه خریدنتم مبارکه😍😍😍😍😍😍😍

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   

بچه ها الان اومدم خوندم پیام هاتون رو 

دریا جان امیدورام الان حالت خوب باشه عزیزم 

حنا جون چه انتخاب اشتباهی داره برادرت من نمیدونم این چه کاریه مد شده دختر سعی میکنه پسر رو همه جوره تو مشتش بگیره و با خانوده اش چپ بندازه 

با سحر موافقم یه طوری به خانواده ات بگو نگن بهت حرف ها رو هر چند میدونم گاهی نمیشه 

طلبت رو هم از برادرت بگیر کم کم 


پاییز جونم نبینم غمگینی میفهمم گاهی حال آدم بد میشه 

امروز برای منم همین طور بود موهام رو هم کوتاه کردم فکر کردم این طوری روحیه ام شاید بهتر شه 

عزیزکم چرا انقدر از خودت مایه میذاری؟ تو زیاد تر از توانت داری از وجودت خرج میکنی رابطه ی همسرت رو با خانواده اش حفظ کنی مراقب  حرف های مادرت باشی

هوای خانواده ی شوهرت رو داشته باشی.... نگران اقتصاد خانواده باشی 

رها کن عزیزم یه مدت رها کن 

میگی بقیه نمیدونن جاریت چه آدمیه جهنم بذار بگه 

انشاالله هر چی زودتر بتونین ازونجا برین ولی تا اون روز انقدر خودت رو آزار نده همسرت همه جوره داره تلاش میکنه برای زندگیتون پس نگو ترکت میکنم هیچ وقت این حرف رو نزن دلسردی میاره 

هدف جاریت هم همینه که حرفش رو به کرسی بنشونه و بگه بد پاییزه 

یه جایی باید این کینه ای بودن رو تموم کنی 

نور خواهی مستعد نور شو.... 
2731
دختره درپیت وبدردنخور بود اون موقع داداشم سنش کم بود وخنگ تشیف داشت الان انتخاباش عوض شدن میدونستم ب ...

خدارو شکر حال افسانهذابجس عزیزم دوست پر انرژی من خوب شد و خنذید 

نبینم غمتو

تلاشمو میکنم نمیدونم ازینکه منو بده کنه به چه مقامی میرسه هرچی که خودش بود واقعا دقیقا همونارو بهم ن ...

عریزم من همه پست هاتو خوندم ،فقط اینکه چرا انقدر با آقا مهدی کنتاک کردی ،مگه چکار کرده بنده خدا ؟ زندگیت رو حفظ کن و از افراد سمی فاصله بگیر ،انقدری که حتی بهشون فکر هم نکنی ،نزار امثال جاریت به هدفشون برسن و آرامش زندگیتو بهم بزنن 

بچه ها الان اومدم خوندم پیام هاتون رو  دریا جان امیدورام الان حالت خوب باشه عزیزم  حنا ج ...

نمیدونم شاید هیچوقت تااین حد دقت نمیکردم قبلا اصلا برام مهم نبود این سری دیگه واقعا روم تاثیر گذاشت...انرژی بدی ازشون میگرم حتی همسرمم اینطوریه و میگه با دیدنشون حس بد میاد سراغم...دلم میخواد مثل قبل باشم...

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   
عریزم من همه پست هاتو خوندم ،فقط اینکه چرا انقدر با آقا مهدی کنتاک کردی ،مگه چکار کرده بنده خدا ؟ زن ...

درست میگی من قبلا اصلا به کاراش فکر نمیکردم نمیدونم چرا انقد ضعیف شدم این مدت

  خدایا همسرمو برام نگه دار  شروع خاطراتم زنگیدنت بود   
2740
ممنون سحر جون عزیزم😘 الان بهترم 


خدا رو شکر .🌹🌹🌹

همه ما از این روزهای سخت و تلخ ،توی زندگیمون داشتیم .مهم اینه که بتونیم به درستی مشکلات رو حل کنیم که دیگه تکرار نشه و از اشتباهات خودمون یا دیگران درس بگیریم .


وقتی که یه اتفاق خیلی بد توی زندگیمون رخ میده  ،ما این ۵ مرحله رو طی میکنیم تا حالمون خوب بشه .

۱. انکار

۲.خشم (از خودمون ،دیگران ،خدا و...)

۳.گفت و گوهای ذهنی(اگه این کارو کرده بودم ...اگر اون حرف رو زده بودم ...)

۴.افسردگی (فرد انرژی نداره ،حوصله نداره ،زندگی براش معنا و مفهومی نداره ،شور و شوق و لذتی نیست و همه چیز تاریک میشه .)

۵.پذیرش  

🌈در من چه میگذرد آن زمان که جهان در گذر است 🌈
سلام عزیزم خوبی ،چقدر خوشحالم که اومدی ،منم هستم خدا رو شکر ،تاپیک رو میخونم 

سلامت باشی عزیزم ❤❤

پسرت امسال کنکور داشت؟؟ ...حتما حسابی  سرت شلوغ بود و هیجان داشتی .

وای که من پارسال اینموقع چه استرسی گرفته بودم 😅🤕


🌈در من چه میگذرد آن زمان که جهان در گذر است 🌈
حنا بخدا من این حرفارو نزدم دقیقا پیشنهاد خودش وزنش بود دقیقا بعداینکه حرف بهزیستی روجلو پدرشوهرم زد ...


سلام پاییزجون .

حرفهای حنا و ترانه کاملا درسته ،حیف نیست به خاطر برادر شوهر و جاری دیوونه ات ،رابطه خودت و آقا مهدی رو خراب می کنی ؟؟؟

اگه یه کسی آدم بکشه ،یک بار میبرنش دادگاه .یک بار محاکمه اش می کنند و یا اعدامش می کنند و یا بهش حکم عفو میدن و تمام .

اینطوری نیست که ۵۰ سال ، ماهی یک بار ،طرف رو بکشونند دادگاه و بگن چرا این کارو کردی !!!!الان تو هم داری همین کار رو با همسرت انجام میدی ،در صورتی که اون تقصیر و گناهی نداره .

ما باید به نیت و هدف و انگیزه آدمها نگاه کنیم .به نظر من ،همسر تو نمی خواسته دعوا رو از این بیشتر کنه به خاطر همین واکنش تندی نشون نداده ....نه اینکه بشینه نقشه بکشه که با برادرش بخوان متحد بشن تا تو رو اذیت کنند !!!!!

این پرونده توی ذهن تو بازه و اگه نبندیش تا ۱۰۰ سال دیگه هم باز میمونه .تو که خودت رو میشناسی ،باید همون موقع جوابشون رو میدادی ...الان هم که بعد از چند سال نتونستی فراموش کنی ..علتش همینه که از دست خودت عصبانی هستی که چرا جواب  ندادی و اونها رو سرجاشون ننشوندی ...بعد چون نمیخوای که این واقعیت رو بپذیری ،خشم و قهرت رو میبری روی همسرت  و او رو مقصر میدونی ،که به این میگن مکانیسم جابه جایی و کاملا شناخته شده است .


نکته بعدی اینکه ...اصلا چرا این حرف اینقدر مهم و بزرگ شده ،اصلا اگه کسی گفته باشه که پدرشوهرت رو ببرند بهزیستی مگه حرف بدیه ؟هرکسی گفته ،حرف بدی نیست 

پدرشوهرت تو رختخواب افتاده بود و پوشکش می کردند ،این وظیفه عروس ها نبود که اونو  تر و خشک کنند .

من جای تو باشم همین رو میگم .میگم اصلا گفتم... خب که چی ؟؟؟؟

دایی پدرم سنش بالا بود و این اواخر اصلا هیچ کس رو نمی شناخت .پارسال آورده بودن خونه پسرش و عروس بدبخت با دوتا بچه کوچیک باید از او هم مراقبت میکرد.یه مرد خیلی چاق و قوی هیکل بود که اصلا آدم باورش نمیشد که مغزش دیگه کار نمیکنه ....خلاصه جدیدا بردن گذاشتنش خانه سالمندان .مادرم زنگ زد گفت وایییییی... چه کار زشتی کردن .بابات گفته خودم میرم میارمش خونه خودم 

عجب بچه های نامردی داره  و ...گفتم مادرمن چاره ای نداشتن .خب تو الان جای اون عروس بودی می خواستی زندگی خودت و بچه هات رو خراب کنی و یه آدم عقده ای بشی که عوضش همه ازت تعریف کنند و بگن آفرین چه عروس خوبی ،چه پسر خوبی !!!اون بیچاره که دیگه عقلش کار نمیکنه و مثل یه گیاه فقط به آب و غذا نیاز داره پس چرا زندگی اینهمه آدم خراب بشه ،فقط به خاطر حرف مردم ؟؟؟

خلاصه که رفته بود به بابام حرفهای من رو گفته بود و از رفتار پدرم متوجه شدم که باهام سنگینه و تو دلش میگه عجب دختری دارم !!!😄😅ولی بعد چند روز آروم شد و دیگه چیزی نگفت.

 بچه ها من خودم هم که بار اول این حرفها رو از یه استاد روانشناسی شنیدم شوکه شدم ،الان شما هم احتمالا از دست من ناراحت میشید ولی واقعا اگه یه روزی ما پیر بشیم و ناتوان و حتی نتونیم بریم دستشویی و کارهای شخصیمون رو انجام بدیم و عقلمون از کار بیفته،آیا راضی هستیم که بچه هامون این کارها رو بکنند و عوضش زندگی هاشون خراب بشه و هر لحظه آرزوی مرگ ما رو داشته باشند که راحت بشن و بعد دوباره بابت این فکر عذاب وجدان داشته باشند ؟ یه پولی پس انداز داشته باشیم توی خونه خودمون پرستار بیاد کافیه .منت عروس و داماد و بچه هم سرمون نیست .البته که انشالله تا آخرین لحظه عمرمون سالم و سلامت باشیم و هیچ وقت محتاج هیچ کس نشیم .🤲🤲🤲🤲🤲🤲

🌈در من چه میگذرد آن زمان که جهان در گذر است 🌈
ترانه جون دورت بگردم که برام وقت میذاری ومینویسی🥺🥺🥺🥺 موندم چه لجی بامن کرده باراولش هم نیستا اصل ...

عزیزم تا بوده جاری ها اغلب حسادت میکردن ...چیز جدیدی نیست... به شوهر بگو ممنون ک ازم دفاع کردی اما اینو یادت باشه هر بار که اینا این حرفا رو میگن و قضیه رو زنده میکنن باید بری در خونشون بزنی تو دهن داداشت که اینطوری به خودت و زنت توهین میکنن....تمام.... جا بنداز هر سری حرف مفت زدن حرف کلفت خواهند شنید... بهش بگو من پشتم ب تو گرمه اگر نمیتونی حمایت کنی خودم برم جلو حقش رو بذارم کف دستش... میدونی که میرم!

سلام پاییزجون . حرفهای حنا و ترانه کاملا درسته ،حیف نیست به خاطر برادر شوهر و جاری دیوونه ات ،رابطه ...


اگه یه روزی خدای نکرده ،پدرو مادرخودم  تو رختخواب بیافتند و از پس کارهای شخصیشون برنیان .هرکاری که از دستم بربیاد براشون انجام میدم و دریغ نمی کنم .بالاخره اونها حق بزرگی به گردنم دارند ...ولی هیچوقت  زندگی خودم و همسرم و بچه هام رو خراب نمی کنم .اگه لازم باشه تو خونه خودشون براشون پرستار میگیریم و محبت می کنیم .ولی اینکه به همسرم بگم ،من اونها رو میارم خونه خودمون و تو حق اعتراض نداری و بایدبه خاطر من تحمل کنی ...اصلا قبول ندارم .

🌈در من چه میگذرد آن زمان که جهان در گذر است 🌈
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687