اولش بگم که تاپیک های قبلی من به هیچ عنوان به کسی مربوط نمیشه هرکس میاد اینجا ک راهنمایی بگیره نه سرکوفت بشنوه نمیتونی راهنمایی کنی لطفا نیا تاپیک ..خانوما تاپیک قبلم هست تو عقدم بعد حامله شدم دوماه دیگه عروسیمه .. الان چهارهفتمه.. خانوما شوهرم به هیچ عنوان راضی به سقط نیس خانوادشم میگن عروسی کنید.. ولی مامان من راضی نیست میگه منو سرافکنده کردی ابروم بردی.. من الان خونه نامزدم هستم مامانم میگه بیا خونه خودمون تا ببرمت دکتر بندازی.. منم میترسم برم شوهرم بعدا بفهمه وای اگه بفهمه سقط کردم قیامت به پا میکنه و مطمئنم بعدشم میشه طلاق الان بین دوراهی گیر کردم نمیدونم به حرف نامزدم و خانوادش بچمو نگه دارم و عروسی بگیریم یا به حرف مامانم برم بندازم تو رو خدا بگین چه غلطی کنم ..
خوبه خیلی نگذشته الان یه ماهته یعنی یه ماه پیش پریودیت شروع شده ...یعنی تلاش کنی هیچکس متوجه نمیشه سریع با شوهرت برنامه بچین برای زودتر عروسی گرفتن..تا نق زدن های مامانم فرار کنی ولی بگمچه جراتی داشتیا رابطه تو دوران عقد..اونم رعایت نکردی روزهای تخمکگذاری 😅🖐
خوبه خیلی نگذشته الان یه ماهته یعنی یه ماه پیش پریودیت شروع شده ...یعنی تلاش کنی هیچکس متوجه ن ...
ینی بارداریم تو روز تخمک گزاری بوده؟؟ جرعت ک نه نداشتم طبیعی جلوگیری میکردیم راستش اصلا تو باغ نبودم فکر نمیکردم حامله بشم تنبلی تخمدان و هزارتا مریضی دارم
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
قطعا تو روزای تخمکگذاریت بوده..حالا اگه میخواستی باید هزار دکتر ودرمون میکردی آیا بشه یانه خدا داده دیگه حفظش کن برو جهیزه ات بچین جشنتو بگیر زندگیتو شروع کن..
مامانم پاشو کرده تو یه کفش که الا و بلا باید سقط کنی با یه دکترم وقت گرفته گفته هفته دیگه بیارش برای سقط من سقط نمیخوام خودم و شوهرم بچمون و میخوایم الان نمیدونم چیکار کنم چطور مامانمو راضی کنم؟ خسته شدم از دستش
گناه که نکردی اجازه نده مادرت برات تصمیم بگیره گلم فقط خودت و شوهرت مهمین الکی خودتون رو اذ ...
خودم ک خجالت نمیکشم .. بعدا اگه خانواده خودم گفتن میگم تره حامله بودم به شما چه اگه هم خانواده شوهر گفتن (منظورم جاری و ادمای فضول خاندان شوهره) میگم شما خودتون چن سال دنبال دوا درمون بودین هنوزم گیرتون نیومده پس به من گیر ندید
به حرف نامزدت گوش کن....سرافکنده چیه....زن و شوهر بودین باردار شدی دیگه کی می خواد این حرفا تموم بشه....درسته زوده ولی به بقیه مربوط نیست خودت و شوهرت تصمیم بگیرین.
از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....//// پرسید:حضورش به چه ماند؟🤔گفتم:به شنیدن صدای آدمی که در غربت،به زبان مادریَت سخن بگوید....😍////////////////////. دوست عزیز اگه با نظر من مخالفی و قصد توجیه داری به خودت زحمت نده عزیزم و بیخودی انگشتات رو خسته نکن برای تایپ کردن،،نه من نظرم عوض میشه نه تو😜😜من آدم انتقاد پذیریم،،نظرات مخالف خودمم می خونم اما به شرطی که قصد تحمیل نداشته باشی در اون صورت جواب نمیدم خیلی راحت رد میشم ازش🥰🥰