اولش بگم که تاپیک های قبلی من به هیچ عنوان به کسی مربوط نمیشه هرکس میاد اینجا ک راهنمایی بگیره نه سرکوفت بشنوه نمیتونی راهنمایی کنی لطفا نیا تاپیک ..خانوما تاپیک قبلم هست تو عقدم بعد حامله شدم دوماه دیگه عروسیمه .. الان چهارهفتمه.. خانوما شوهرم به هیچ عنوان راضی به سقط نیس خانوادشم میگن عروسی کنید.. ولی مامان من راضی نیست میگه منو سرافکنده کردی ابروم بردی.. من الان خونه نامزدم هستم مامانم میگه بیا خونه خودمون تا ببرمت دکتر بندازی.. منم میترسم برم شوهرم بعدا بفهمه وای اگه بفهمه سقط کردم قیامت به پا میکنه و مطمئنم بعدشم میشه طلاق الان بین دوراهی گیر کردم نمیدونم به حرف نامزدم و خانوادش بچمو نگه دارم و عروسی بگیریم یا به حرف مامانم برم بندازم تو رو خدا بگین چه غلطی کنم ..
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
این حرفا واسه قدیما بود. دختر عموی من هفته پیش عروسیش یود ۵ماهه حاملست. از شیرینیهای نوه به مامانت بگو کم کم نرم میشه. بعدم بگو اگه سقط کنم شاید اصلا باردار نشم دیگه
اصلا حرف مامانتو گوش نکن حلال هم بودین گناه که نکردین دهن مردمم همیشه بازه ابروی مامانتم اصلا نمیره این بچه رو خدا داده بع بقیه چه ربطی داره وقتی شوهرت و خانواده شوهرت پشتتن دیگه بخاطر مامانت گند نزن تو زندگیت