2737
2739

جهیزیه من تو خونه مون جا نمیشد یکمی شو بردیم طبقه بالای خونه مادرشوهرم

داشتیم سبزی خورد میکردیم چاقوش تیز نبود برگشت گفت ست چاقوی جهیزیه تو بیار یه بار استفاده کنیم بزاریم سرجاش هیچی نمیشه

منم یه پوزخند زدم با تاسف نگاش کردم خودش سرشو انداخت پایین فهمید حرف بیخودی زده ادامه نداد...

فقط اعصابم خورده چرا هیچی بارش نکردم

همون پوزخند کافی بود

"انزوا را به وابستگی ترجیح میدهم. وقتی وابستگی از بین رود، انسان وارسته می شود" "ملتی هستیم که هنوز خشنونت رو مردونگی، حماقت رو نجابت، شادی رو هرزگی، دزدی رو زندگی میدونیم؛ راه درازتری تا انسانیت داریم. و راه دراز تری تا آرامش و عشق..." "مدرسه که میرفتیم، هربار که دفتر مشقمون رو جا می ذاشتیم معلممون میگفت: مواظب باش خودتو جا نذاری! ما می خندیدیم و فکر می کردیم نمیتونیم خودمونو جا بذاریم! بزرگ که شدیم بارها و بارها خودمو جا گذاشتیم؛ توی یه کافه، توی یه خیابون، توی یه شعر..."  
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2742

حالا اونقدرام حرف بدی نزده 

دفعه دیگه بگو ذوق دارم اول ببرمسون تو خونه خودم

والا مادرشوهر من وسایل من اسباب دستشه 😂 آبمیوه گیری و مخلوط کن و... 

حتیییییی تخته گوشت

ولی خب آخرش که این وسیله ها خراب میشن نمی ارزه به دلخوری ولش کن 

میدونم که میشه 🌱من دلم روشنه🤍...
2740
حالا اونقدرام حرف بدی نزده  دفعه دیگه بگو ذوق دارم اول ببرمسون تو خونه خودم والا مادرشوهر من ...

باور کن حرف بدی بوده

اخه ادم به جهیزیه استفاده نشده ناخونک میزنه؟؟؟

از من به شما نصیحت زیاد رو نده فردا همین وسایل خراب بشه زبونش درازه که عروس جنس بنجل آورده

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687