میدونست حاملس
بعد اصلا سلام اینا نمیگیم بهم
خیلی خانواده مغرور هستن
مامانم اصلا بهشون فکرم نمیکنه
خواب دیده که یه خانومه به مامانم گفته که اون خانومه حاملس بچشم پسره موقعه زایمان خودش میمیره بچش زنده میمونه مامانم میگه نه بابا
بعد نگاه میکنه میبینه در اونارو نمیبینه بعد میره بالا پشتبوم میبینه از اونجا درشون رو که سیاه اینا زدن
بعدش که خوابو دید رفت از همسایه ها پرسید که بچه فلانی چیه گفتن پسر با اینکه نمیدونست
ساعت ۳:۴۰ شب دید خوابو