ن راستیاتش.کتابو حتا وا نکردم تو این ۴_۵ سال.میدونی تو خونه موندنم تبدیل شده به یه افسردگی ملو و زیرپوستی که حوصله کاری رو ندارم.باید سال اول یه ترم میرفتم دانشگاه ازاد و توخونه نمیموندم که از عالم و ادم دو نشم بعد از اونم پانسیون.بهمم میگفتنا ولی من لحبازی میکردم میگفتم ن من میهوام فقط رو کنکور تنرکز کنم.نتیجش شد این