مادرش یاد داده بود به زنت رو نده از اول هر طور یاد بگیره اونطور میشه
یا به خانواده همسرت رو نده
مثلا اولین سالی که ازدواج کردیم روز زن گفت من تحقیق کردم روز زن به تو تعلق نمی گیره برام یه کارت هدیه 500 تومنی هدیه داد و به مامانم هیچی من برای مادرش باکس گل گرفتم همراه 1تومن هدیه برای مادربزرگش روسری گرفتم و یه کیک بزرگ سفارش دادم شرمنده شون کردم
برام پا گشا نگرفتن خودم یه دستبند خریدم به همه گفتم مادرشوهرم گرفته به گوشش رسید شرمنده شد
روز مرد براش آیفون گرفتم شرمنده اش کردم
عید شد برام چندتا هدیه به دردنخور گرفتن بهترین هدایا رو براشون گرفتم
یلدا هم همینطور
رفتیم خونه خودمون برام یه سکه یه گرمی هدیه روز زن گرفت
من براش آیفون 60 تومنی گرفتم
رفتیم جایی مسافرت یا چیزی خسیس بازی در آورد هیچی نخرید وقتی خواب بود من رفتم برای تک تک اعضای خانواده اش هدیه گرفتم
مامانش تا این لحظه جز یه کارت هدیه 500 تومنی که اونم هدیه همسرم به خودش بود چیزی به من نداده
در مقابل مامان من هرجا رفته هر مناسبتی بوده بهترین هارو براش انجام داده
هرکاری برای داداشم کرده برای دامادش هم کرده
اونقدر تو مراسمات تو مناسبت ها براشون خرج کردم
اونقدر تحقیرشون کردم
اونقدر داشته هام رو بولد کردم تو چشمشون کردم
فهمید که نه من نه خانواده نیازی بهش نداریم و اون چیزایی که مامانش یادش داده در مورد ما صدق نمی کنه
الان دیگه خوش قلب شده
مثل اول زندگیمون نیست که فک میکرد زنش اومده بچاپدش
چون مادر و خواهرش اهل چاپیدن همسراشون هستن فک میکنن همه مثل خودشونن