برای خودم و اشتباهاتم که در منجلاب ناپاکی ها سودای پاکی دارم
منی که همیشه راحت طلب بودم
منی که دارم از اصلم کیلومتر ها دور میشم
منی که خدا همه کسمو ازم گرفته و تنهایی رو جایگزین زندگانی کرده
راهی هست که من تغییر کنم ؟
وقتی قراره یک گناه رو کنار بزارم چرا روحم انقدر نوسان داره ؟چیکار کنم ؟چرا مراقبم نسبت به اون گناه یادم میره و گناه رو تکرار میکنم؟چرا وقت عمل میرسه راحت شونه خالی میکنم؟
لطفاً کمکم کنید و جواب سوالاتمو بدین لطفا