خیلی طولانیه.
خلاصه بگم برادر شوهرم زنش بهش خیانت کرد. با چندین نفر.
بعد این جاری با مادرشوهر ۷ سال منو زجر دادن. آخرین بار هم جاریم کیک برد محل کار همسرم برا تبریک. بعد که برادر شوهرم بیرونش کرد از خونه به منم تهمت زدن به شوهرم گفت که آره زن تو هم مشکل داره و سرش یه جایی گرمه. بعد می اومد به من میگفت شوهرت مشکوکه با زن من در ارتباطه و اینا به ما خیانت کردن.
در صورتی که من بکوب در حال درس خواندن بودم برا پایان نامه و آزمون استخدامی.
وقتی هم به پدر و مادر شوهرم گلایه کردم مادرشوهرم حق رو داد به پسرش و مارو از خونش بیرون کرد. دیگه بعد از اون منم خودمو کنار کشیدم تا یکسال بعدش که پسر دومم به دنیا اومد. اومدن دیدنش و رفت و آمد شروع کردن باز