من قبلا یکیو دوست داشتم که خانوادم قبولش نداشتن بخاطر تفاوت سنیمون هجده سال بود و اینکه اون قبلا سابقه ازدواج داشته و بچه هم داشت از همسر سابقش الان این خواستگارم خیلی از نظر ظاهری بهتر از اونه از نظر اخلاقی هم خوبه هم اینکه ۲ سال از خودم بزرگتر هست ولی تمام صورتم جوش زده بهم ریختم خوشحال نیستم حتی میریم خرید نامزدی یه چیزی ته دلم انگار هست ک راضی نیس نمیدونم چرا احساس میکنم دلم میگیره بعضی وقتا میگم کاش اون موقعیتش جوری بود ک میشد با اون ازدواج میکردم خودم مذهبیم و میدونم که حرامه که آدم بخواد ب یکی دیگه فکر کنه ولی دست خودم نیس الان ک با این خواستگارم میخواییم بریم خرید یا داره حرف میزنه من یدفعه ای بی حوصله میشم باهاش بد حرف میزنم ...