راضی نیستم ۵ سال دوست بودیم انقدر عاشق هم بودیم ک نگو سر زبونا اوفتاده بود عشقمون بعدش خیلی با ساز و دوهول بعد سه بار خواستگاری اومدن خانوادم قبول کردن و من ازدواج کردم باهاش بعد ازدواج یکی دیگه شد کلا بعد شیش ماه از عقد خیانت کرد من رفتم دنبال طلاق خانوادم نزاشتن گفتن انتخاب خودت بوده حق نداری جداشی اصلا نگم گند زدم با این انتخابم فکر مکردم بعد ۵ سال شناختمش
اشنایمونم از طریق دوست شوهرم بود اول اون مدام خاستگارم بود خانوادم قبول نمکردن خودمم نمخواستمش دلشو بد شکستم خیلی دوسم داشت خیلی بد کردم با دلش شوهرمم شماره منو از گوشی اون برداشت و دیگه الان بدبخت شدم و پشیمون خیلی مواظب انتخاباتون باشین