2777
2789
عنوان

فقط فقیر فقرا بیان اینجا😜

| مشاهده متن کامل بحث + 156017 بازدید | 1230 پست
😭😭😭😭خدا هیچ پدری رو شرمنده نکنه  عزیزم ماهم خیلی خیلی از این روزها داشتیم ....پدرم بیکار ش ...

عزیزم کدوم داداشت فوت کرده؟؟

حجاب یعنی زنده باد عشق ❤️(( از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌ اش.(امام موسی صدر)))

واییی الا تاپیکت خیلی باحالا هم کلی خندیدم هم یه غم خاصی تو نوشته ها هست


منم مامانم اینا هشت تا خاهرن با یه برادر و یه دوست خانوادگی داشتن توبچگیشون که اونام شش تا خواهر برادرن خرید عید که میشد اقاجونمو دوستش میرفتن بازار قزوین دوتا کیسه لباس میخریدن میومدن وسط خونه میریختن زمین بچه هام از بین لباسا هرکدوم که اندازشون بود میگرفتن میپوشیدن کلی هم ذوق میکردن 


الان یه بچه دوساله هم باید ده دست لباس پرو کنه تا یکی رو بپسنده 


مامان من بچه اول بود همش بهش میگفتن تو وضعت خیلی خوبه همیشه لباسات نو هستش اخه بقیه خاله هام لباسای کوچیک شده ی مامانمو میپوشیدن انقد این چرخه ادامه داشت تا خاله اخریم با اختلاف سن ۱۷سال با مامانم

😍وزن اولیه۶۵*وزن فعلی۵۹*هدف اول۵۵*هدف دوم۵۰ 😍

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

تاپیک عالی بود هم باهاش خندیدم هم گریه کردم یاد گذشته خودم افتادم هرچند پدرم هیچ وقت نذاشت ما بفهمیم چقدر زندگی سخته.

وکسی چه می داند تو روی همه مسکنهایی جهان را کم میکنی...
عزیزم کدوم داداشت فوت کرده؟؟

سر یه مسایلی که پیش اومد حذفش کردم شر از اسمون و چپ و راست میباره انگار ....یه خلاصه و کلی گزاشتم سرچ کنید پیدا میشه ....

تو داستانم بود خب اون داداشم فوت شد که خیلی هوامون داشت و بهمون خرجی میداد و ...عباس.....هفته بعداز نامزدیش تصادف کرد و ....😭😭😭

حرف حمام شد....من راهنمایی میرفتم ک ما توخونه حمام ساختیم،البته هنوز لوله کشیش کامل نبود ولی ما ازبس ندید بدید بودیم،با شلنگ از اشپزخونه ابگرم برده بودیم تو حمام و....واسه اینکه شلنگه خوب وایسه با یه اجر محکمش کرده بودیم ک صافاب بریزه تو سرمون،حموم رفتن منم همان و...ول شدن اجر تو مغز سرم همان  

هرمیون سابق هستم باسه سال سابقه عضویت!!!

آقو من اومدم با چس ناله های امروز....با عرض عذر

از نسل هزاره ی سوم یه کفش با پاشنه ی دو و نیم کیلومتری بهم ارث رسید،ما هم دلشاد پوشیدیم رفتیم مدرسه ، یه پسره همچین نگاه پاهام کرد و وقتی رد شد گفت" اینا چیچیه پات کردی زِیتَخ از س و کله آدم میپره... چقد تو ذوقم خورد ولی حالا دل پیچه میگیرم از خنده یادش میوفتم

الهی مریم به آرزوش برسه...آمین

مامانم با پارچه ی سورمه ای یه چادر واسه خواهرم دوخته بود،یه مقنعه واسه من

طبق معمول تو خیابون دو تا پسره داشتن رد میشدن،یکیشون به بغلیش گفت:"به ننم گفتم:ننه یه چادر آبی واسم بخر،گفت ننه پول ندارم،گفتم لااقل یه مقنعه آبی واسم بخر"

الهی مریم به آرزوش برسه...آمین

از اجدادم که شلوار لی برام ارث میرسید،چون من خیلی لاغر بودم و هستم و خواهم ماند کمرش خیلییییی گشاد بود ، ما هم آخر ستاد بحران با یه لنگه جوراب پارازین رنگ پای اصل ترکیه همچین کمرشو میبستم که تا پایین چین میخورد

الهی مریم به آرزوش برسه...آمین

گلاب به روتون یه توالت خشت و گلی تو حیاط داشتیم دیواراش خیللللی نازک بود ، دیوار مشترکش با همسایه یه سوراخ ریز شده بود،خلاصه هر وقت میرفتیم دست به آب هم کارمونو میکردیم هم از سوراخه مستند میدیدیم

الهی مریم به آرزوش برسه...آمین

از اجدادم که شلوار لی برام ارث میرسید،چون من خیلی لاغر بودم و هستم و خواهم ماند کمرش خیلییییی گشاد ب ...


  ....چقد کارهاتو تجربه کردم ...

منکه کلا چیزی به اسم خرید لباس نداشتم بخدا اگه میلبونی م بود پدرو مادرم فک نمیکردن لباس بخرن واسمون کلا عجیب بودنااااا....

یه بار که دیگه لباسام پوسیده شده بود و دامنم غیراز کشش چیزی نمونده بود واسش ..کلاس سوم بودم باید محجبه تردد میکردم تو خونه ......تو خونه یه پارچه داشتیم یادتون باشه مربع های ریز بود برا جلو ظرفشویی مینداختن و ....خواهرم اونو برداشت یه تا زد و کش انداخت و کرد پای من بدبخت حالا چی پایینش کلا تارو پودش اویزون بود و خدااااااا شاهده کپی پسر جنگل بودم 

کلاس پنجم یه کاپشن قرمز خز سفید ولسم گرفتن فقط دیدمش ....داداش کوچیکه بهانه گرفت و کرررریه که بدینش بمن کسااااااافط 😡....دادن بهش حالا چی اون کلاس اول بود و پوشیدش و تا رو ساق پاش بود و ....لامصب دنبال خودش میکشوند و  میرفت باهاش مدرسه اما حاظر نبود دربیاره من بپوشمش ....دیگه م نخریدن واسم و لرزیدم اون سال 

دایی پدرم اومده بود شهر خرمالو خریده بود یکم مثلا باکلاس بود ....گزاشته بود خونه و رفته بود سر کار و ....برگشته بود خونه گفته بود دخترش نهار بیار اونم خرمالو رو پیاز داغ کرده بود و سرخ شده گزاشته بود جلوش که بابا این گوجه ها چرا اینجودین ....اونم دنبالش کرده بود دور روستا رو زده بود که من با خون دل میوه خریدم چرا پیاز داغش کردی 😂😂😂

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792