خانما من یک ماه و ۱۸ روز ازدواج کردم ۵ ماهم تقریباً دوره عقد و نامزدی داشتیم و شوهرم آدم خوبیه و از همون روز اول تا همین الان رمز گوشیش همون بوده و تغییر نکرده و شوهرم همیشه میگه خیانت لاشی بازی ه و اصلاً کار خوبی نیست و خدا یکی زن یکی کسی که کثیف کاره زن نگیره خلاصه توی دوران عقد بودیم یدم مثل قبل گوشیش رو در دسترس من نمیذاره و تا پیامک میآمد ریع چک میکرد من هم اصلاً آدم صبوری نیستم بته شمارههای ناشناس هم جواب نمیداد منم از او دلیل این کار را پرسیدم گفت دم از مخفیکاری میاد راستش من قبل از تو دوست دختری داشتم ه حدوداً ۵ ماهم از قضیه میگذره ولی خوب به دوستام گفته ه من انتقام میگیرم و زندگیتو خراب میکنم چون دوست داشتم ن هم ازش پرسیدم تو دوسش داشتی گفت نه به خدا اگه دوسش داشتم میگرفتمش چه دردیه ،خلاصه گذشت کردم و گفتم پس دیگه نترس گفت باشه بعداز اون گوشیش و هروقت خواستم داده ،تا یه هفته پیش ،احساس میکنم خیلی سرش تو گوشی و میره اینستا ولی بعدش میاد با من میگه و میخنده و مسخره بازی درمیاره یه بارم من به نوعی مریض شدم و تا دوهفته رابطه جنسی نداشتیم بعد با گوشی رفت دستشویی یه شب خیلی مشکوک شدم بپرسیدم ازش گفت خیلی دستشویی داشتم هول شدم ،بعدش که خوب شدم و رابطه داشتیم گفتم راستش اون روز خیلی حالم خراب بوده نخوایتم به تو اسیب بزنم رفتم دستشویی فیلم اونجوری ببینم چ خودارضایی کنم ،تاریخچه گوگلشم دیدم راست گفت،تا امروز ظهر از سرکارامد دراز شدهبود استراحت کنه گوشیشو برداشتم گفت بدش بعد میدم بهت گفتم نمیخوام ،رفتم تا استکانو گذاشتم اشپزخونه دیدم سریع رفت تو اینستا منم سریع برگشتم بعد گوشیم گرفتم از دستش و رفتم رو میل نشستم گفت کم جیک و پوک دربیار بیا بخوابیم اقا من ترس رفته تو جونم گفت مگه وی توشه میترسی گفت من اصلا چی دارم تو اون مگه همیشه دست خودت نیست و خوابید و منم رفتم تو پیام و تماس و ایتا و مخاطب و روبیکا و اینستا و هرجا فکرشو کنی هیچی نبود ولی خوب چرا مشکوک رفتار کرد ؟؟!!!میترسم از اینکه بهم خیانت کنه چون دوستش دارم🥺🥺🥺🥺🥺