خیر سرش 23 سالشه عقد هم کرده ولی هروقت میریم خونه شون یا میان خونه ما یا خونه مادرشوهرم می بینیم شون، میاد دختر 3 ساله منو اذیت میکنه تا به گریه بیفته بعدش میخنده. بهش میگه اسباببازی هاتو میبرم کفشاتو میپوشم میرم بابات بابای منه بابای تو نیست... چند بار به زبون خوش و حتی جدی بهش تذکر دادم نکن گوش نمیده. دختر منو به گریه میندازه انگار دلش خنک میشه. عیددیدنی اومده بودن انقد بچه مو اذیت کرد گریه شو درآورد نمیتونستم پذیرایی کنم همش بچم بغلم بود. خسته ام کرده. البته ایشون چند سال پیش از خونه من دزدی هم کرد و اصلا به رو خودش نیاورد.