کلافه ام،عصبی ام،هرکی یه چیزی میگه زود جوش میارم تا چند روز به حرفاش فکر میکنم،خیالپردازی میکنم اصلا دوست ندارم کنار آدما باشم ازشون فراریم،همش تو خودمم،چند ساله پشت کنکور موندم همینجوری تو اتاقم درس نمیخونم دلم میخواد خودمو بکشم ولی جرئتشو ندارم دیگه مثل قبل به زندگی حسی ندارم هیچی منو به وجد نمیاره هیچی برام خوشحال کننده نیست همش سردرد دارم و افکار چرت و پرت بقیه به چیزی میخندن منم باهاشون همراهی میکنم اما درکشون نمیکنم همش میگم خب که چی؟چرا چیزایی که برا بقیه جذاب و سرگرم کننده برای من دیگه نیست؟