خیلی دلم برا امام رضا تنگ شده بود همش به همه میگفتم سلام منو به امام رضا برسونین به خانومای مشهدی میگفتم
قرار بود امسال اربعین بریم کربلا خواب دیدم یه آقایی صورتشون پوشیده بود گفت امسال نمیتونی بری کربلا باید بیای امام رضا
در صورتی که اصلا قرار نبود هیچ جا بریم فرداش دیدم شوهرم داره با داداشم بلیط میگیره بریم میگفت یهو به ذهنمون زد بریم پابوس امام رضا