2733
2739

یه بچه دوساله داشتن

همه صفر تا ۱۰۰ کارای بچه با باباش بود 

حتی زنه آخر سر ک میخواستن برن به شوهرش میگفت زود باش وسایل رو بزار تو ساک سر سفره صبحونه بمن میگفت یه چایی دیگ بریز من باردارم اهرم خودم سفره رو جمع کردم و ظرفارو شستم اون هیچ کمکی نکرد خداروشکر شام بردیمشون بیرون 

وگرنه با این وضعم و شکم و پادرد باید شامم می‌پختم


الان حست چیه چی میخوای بگی

انجا یک قهوه خانه بود ٫اما ننشستم به نوشیدن دوتا استکان چای  چرا ؟ دنیا خراب می شد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟  عجله٫٫همیشه عجله !!!!کدام گوری میخواستم بروم؟من به بهانه رسیدن به زندگی ٫همیشه زندگی را کشته ام

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

حتما تبانی کردن باهم  

یه دعای قشنگی توی سوره اسراء هست که میگه: رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا ::::: خدایا منو توی هرکاری و شغلی یا هرچیزی به درستی وارد کن و به درستی بیرون بیارو همیشه از سمت خودت یک نیروی کمکی برای من بفرست
2728

باز ۱۵ مهمون چند روزه دیگه دارم اونم همینطور باید یه سره روی پا باشم 

همشونم فک و فامیلای خودمن یه نقطه درک ندارن من باردارم اصلا کمک نمیکنن

نگاهشون ب ماشین ظرفشوییه 

منم سختمه بچینم اون جا با دست میشورم یا باید منتظر شوهرم باشم بیاد بچینه

2740

یه چایی بریز ؟ قهوه خونه ست مگه

هر چیزی یه ادابی داره لحن و کلمه ای داره

از آدمای حق به جانب که فکر میکنن باید همه دست به سینه باشن بدم میاد


شما که بارداری برای چی مهمون اونم از نوعی که برای خواب هم میمونن قبول میکنی ؟ اونم وقتی کمک حال نیستن

ته دلتون آروم🌹 تاپیکم
حسم اینه دارم به بچه تو شکمم ظلم میکنم 

کسی زنگ زد بیاد خونتون بگو نیستیم رفتیم سفر 

انجا یک قهوه خانه بود ٫اما ننشستم به نوشیدن دوتا استکان چای  چرا ؟ دنیا خراب می شد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟  عجله٫٫همیشه عجله !!!!کدام گوری میخواستم بروم؟من به بهانه رسیدن به زندگی ٫همیشه زندگی را کشته ام
یه چایی بریز ؟ قهوه خونه ست مگه هر چیزی یه ادابی داره لحن و کلمه ای داره از آدمای حق به جانب که فک ...

چی بگم من خودمم شهرستان بودم گفتن ۴شنبه می‌آییم گفتم ما ۵ شنبه باید بریم روستای شوهرم اینا اونجا دعوتیم از طرفی خودم داشتم از شهرستان میومدم خونه انقدر خسته بودم همین ک رسیدم ۳ساعت بعد اونا اومدن 

توقع هم دارن ببری بگردونیشون 

شوهرم خونه رو مرتب کرد شامم بردیم بیرون ولی دیگه کارای صبحونه رو چون ساده اس خودم انجام دادم اما حرصم گرفت خب خودش پاشه یه چایی بریزه یا سفره رو حداقل کمکم جمع میکرد

خیلی ناراحتم از خودم بیشتر

باز چندروز دیگه یه مهمون همین مدلی دارم

کسی زنگ زد بیاد خونتون بگو نیستیم رفتیم سفر 

الان تاپیک قبلیمو ببین من گفتم بنایی دارم واسه عید فطر انگار متوجه نیستن شوهرم سه روز تعطیله چون دیده من باردارم خواسته خودش بالاسر کارگرا باشه باز اینا میخوان بیان

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز