نازش می کنم تا یه لحظه دستمو ور می دارم جیغ میزنه که یعنی ادامه بده نازم کن
از صبح هر چی دهنش می کردم غذا نمی خورد تا خودم غذا اوردن کنار قفسش شروع کردم خوردن اونم شروع کرد خوردن
همش میگه کنارم بشین تا یه لحظه از کنارش میرم جیغ میزنه
من بدم میاد بیاد رو بدنم
تا چشمام بازه، میدونه حواسم هست نمیاد
تا چشمام میبیندم سریع تندبا عجله میادبه سمتم
من جهت غافگیرش سریع چشمام باز می کنم
وسط راه که داره تند تند میاد یک لحظه استپ میکنه
من میگم این منو به چشم جفت می بینه