سلام خانوما خوبین
قضیه خواهرشوهرم خیلی طولانیه اگه بگم حوصله تون سر میره ...خواهرشوهرم خیلی دروغ میگه خیلی بی ادبه ۷ سال از من بزرگتره ولی مثل بچه رفتار میکنه ۳۳سالشه ..خانوادش و فک و فامیل خیلی هواشو دارن واقعا موندم از چی این بشر خوششون میاد یعنی هیچ هنر و مهارت و سواد و کلا هیچی نداره حتی مهمونم میاد مادرش میره غذاشو میپزه
هرکاری میکنم اصلا بهش توجه نکنم چون باهاشم حرف نمیزنم ولی این همه توجه که بهش میشه رو میبینم حرصم میگیره توجه ها هم به کنار دروغ هاشو میشنوم دوست دارم برم خفه ش کنم ولی دریغ از اینکه یک نفر بهش بگه اشتباه میکنی...حرف حرف خودشه همه چیز به میل خودش...
توی یک ساختمون زندگی میکنیم شوهرش از خودش موذی تر
پسرم با پسرش تقریبا همسن هستن و مدام خونه مادرشوهر همدیگه رو میبینیم ولی ازش متنفرم بیشتر از شوهرش که خیلی موذیه حالا برعکس شوهرمن تا میتونه صداقت و احترام داره باهاشون
بعد دروغاشم بخوای رو کنی به هیچ عنوان کوتاه نمیاد
چکارش کنم این بشر عجیب و غریب رو ...کاملا هم بی محلش کردم هم خودش هم شوهرش
ولی این اطرافیانش جونشونو واسش میدن عجیبه واقعا اخه این دختر چه کمالاتی داره هرچند برمیگرده به خانوادش از بس گذاشتن رو سرش و حلوا حلواش کردن به چشم همه هم شیرین شده...حتی شوهر خودم چقدر احترامشو میگیره ولی اون اصلا این چیزا سرش نمیشه