خواهرم عقده و مادرشوهرش و نامزدش رفته مسافرت گناوه
خلاصه من گفتم هر وسیله دیدی برای جهیزیت مناسب بود بخر بابامم پول داد بهش که داشته باشه
خلاصه یه قاشق بود زنگ زد به من گفتم مناسبه بخر ، خواهرم از قیمت ها چیزی نمیدونه و والا همش سرش توی درس و اینا بوده خلاصه باید کمک کرد بهش
خلاصه یه دوبار دیگه زنگ زد چیز گفت گفتم بخر و دوبارم براش پول زدیم
بعد مادر شوهرش گفته چرا از خواهرت مشورت میگیری
اونم گفته خب نامزدمم از شما مشورت میگیرع
مادرشوهرناراحت شد و دیگه باهاش حرف نزده حتی نگاشم نکرده
دیگه حرف نمیزنه باهاش
میگه کل سفر گریه کردع برای دخترش که چرا نیومد سفر ( دخترش متاهله و شوهرش رفته شمال ) خلاصه همش گریع کرده و ناله کرده و همش زنگش زده
الان دیگه حتی نگاه خواهرمم نمیکنه
به نظرتون چیکار کنه خواهرم ؟