بحث سر سرکار رفتن من بود
میگه دوس ندارم تو بری کار کنی نمیدونه من واسع اینکه بهش علاقه دارم میخام برم
گفتم چرا نرم گف دوس ندارم منم گفتم پس منم دوس نداشته باش دیگه ج نداده
ما خیلی همو دوس داریم قصدشم ازدواجه بشدت پسر خوبیه حتی مامانمم همش میگه اذیتش نکن پسر مؤدبیه
ولی مشکلمون اینه قهر که میکنیم پیش قدم نداریم
چه کنم طاقتم نمیکشه دیگه از دیروز جواب نداده