دیروز پسر فرستادم پیش دعانویس اندیمشک 😅 پسر خیلی تنهاس ی جورایی به من پناه آورده خانوادش روستا زندگی میکنن خودش شهر پیش عموش نظامی هس ماشین هم داره زمین هم داره ک قرار بسازه خانوادم میگن در حد ما نیستن اما پسر خدایی خوبه خیلیییی همه چیش خوبه ولی چ کنم خانوادم میگن تو بی عقلی دخترا دنبال شوهر پولدارن تو ن 😐
فقط میدونم امیرحسین جز من کسیو نداره حتی خانواده میدونم ب من پناه آورده و نباید بی معرفتی کنم و تنهاش بذارم میدونم ک پول مهمه اما ن دیگه پولدار پولدار با وضع متوسط هم میشه زندگی کرد خیلییی سخته و نامردیه ک دل پسری رو بخاطر پول بشکنی ... از امام زمان خواستم خودش خانوادم راضی کنه و دلشون رو نسبت به امیرحسین به رحم بیاره