چرا کسی رو انتخاب نکردم که بشه باهاش حرف زد ، حرف مشترک ندارم 🤦
چرا کینه های خونوادگی رو کشوند به زندگی مون
چرا تازگیا میترسم چیزی براش تعریف کنم 😕
چرا وقتی باهاش حرف میزنم گوش نمیده
چرا فکر میکنم عیب از اونه
چرا الان باید گردنم درد کنه
چرا الان باید پریود شم
چرا تو بچگی مواظب من نبودن
چرا زشتم
چرا تو نوجوانی هوا مو نداشتن
چرا تو جوانی رهام کردن
چرا دنبال چیزایی رفتم که نباید میرفتم
چرا دهن بین بودم
چرا اعتماد به نفس نداشتم
چرا خنگ بودم
چرا مهدی پا پیش نگذاشت
به درک که نذاشت ، میمون احمق
چرا بعد ازدواج اومد گفت ، خدا نبخشیش 😭
چرا یه هنر یاد نگرفتم
چرا احساس پیری دارم
چرا همه مریض شدن 😭😭😭😭😭😭
چرا مرگ 😭😭😭 خدا خدا خدا بسه دیگه خدا
کم آوردم از استرس ، اضطراب ، یکم شادی ، یکم نفس راحت ، خدا چرا اینجوری شده با زندگیم 💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔💔