بقران مادر من عزرائیل رو دیده بود
تا مرز سکته رفته بود
عزرائیل اومده بود بالا سرش گفته بود پاشو بریم
پدر مادر شوهرتو دراوردی اینقدر اذیتش کردی
گفته بود من بچه کوچیک دارم
گفته بود اینا همه حرفه بچه کوچیک سیخی چنده
بعد مادرم گفت مثل چی التماسش کردم قسمش دادم به ۱۲۴ هزار پیغمبر
دیگه اونم گفته کم حررررف بزن زن مغزمو خوردی
خدا به داد اطرافیانت برسه
نمیخواد بیایی خودم میرم وساطتو میکنم ولی خودتو اصلاح کن کمتر حرف بزن😐🥲🤭
بقران جدی میگم اینو خدا گواهه🤭🤭🤭😁