پارسال همین موقع ها بود که باهات بیرون میومدم با کوچیکترین چیزا باهم خوش میگذروندیم با خوردن اسنکای مامانت تا کلاس نقاشی و اون شیشه بزرگای شیر کاکائو..
من هنوزم خاطرات خوبمو باهات یادمه یادمه چیکارا کردی که خوشحال شم
یادمه تو اون شرایط بهم هیچی نگفتی با اینکه برات خیلی ضرر داشت
ولی تو با رفتارات همرو خراب کردی مجبور شدم بخاطر دوتامون این رابطه رو تموم کنم با اینکه هنوز دوست دارم هنوز ب یادتم
میدونی بعد تو خیلیا بهم پیام دادن خیلیا ادعا کردن دوسم دارن ولی هیشکودومشون شبیه تو نبود برام و هیشکس نمیتونه تو بشه
این حرفا رو زدم فقط خودم خالی شم که این چند روز ب اندازه صدسال دلم برات تنگ شده برا دیوونه بازیا برا دستی کشیدنا برای همش
💔🖤