مثل همیشه بازم تو زندگیم اتفاقا افتاد ک تمام بهم الهام شد .مدتی بود میخاستم ی انگشترمو عوض کنم ولی چون شوهرم کارش طوری بود معلوم نمیکرد کی خونس گفتم بمونه هر وقت شد .شب پیش خاب دیدم انگشتر بردم عوض کردم دستبند خریدم .تو راه وردی بازارم یه پسر بچه با توپ میخوره زمین بعد دورش شلوغ میشه یهو تو شلوغی دستبندم غیب شد تو خاب دیدم ک دستبند دزدیدن .فرداش شوهرم زنگ زد ک بریم بازار برا خرید عید این چیزا توام ک میخاستی انگشتر عوض کنی. اینک بگم که اصلا قصد دستبند نداشتم چون نمیخواستم پول بزاریم روش گفتم یه پلاک سبک میگیرم یا ی مدل دیگه انگشتر. بعد از ی مدل دستبند خوشم اومد شوهرم گفت ما که میخایم عیدی بیاریم طلام ک میارن خب میخرم همینو برات پول میزاریم. روش .خلاصه ما دستبند خریدم من انداختم دستم عین تو خابم بعد تو راه برگشت دیدم جلو تر از ما بچه خورد زمین همه دورش جمع شدن...دیگه دلم ترسید به شوهرم گفتم برگردیم دیگه نژدیکشونم نشدیم دستبندمم سالم موند . واقعا عجیب بود ولی خداروشکر.
iuiانجام دادم به نظرت مثبته یعنی نی نی میاد تو دلم؟ 🥺
خدایا می دونم این ماه دارم مامان میشم شکرتتتت 😍🤍دیدی گفتم این ماه مامان میشم تاریخ 1403/07/23بی بی چکم مثبت شد خدایا شکرت😍و من لایق نام مادر شدم 🤍🤰🏼👶🏼 خدایا مواظب تو دلیم باش 🙏🏻🤍😍