خواهرم بو اسیر چه ربطی به درد داره مقعدتون گوشت اضافی در آورده یا نه؟
دعا کنید منم مامان بشم💜🥲 «« این امضا توی تاریخ۱۴۰۲/۹/۱۶ برای همیشه و به اذن خدا تغییر کرد»»ومن به لطف خدا باردار شدم😭😭😭 ... از خدای مهربونم میخوام دامن همه ی منتظرا رو سبز کنه 🥺🌱✨میشه برای شنیدن صدای قلب نی نی شیطونم و سالم بودنش دعا کنی ؟؟🥺💜✨ توی تاریخ ۱۰/۸صدای قلب نازشو شنیدم برای همه این لحظه رو میخوام 😍♥️🌿 تاریخ ۱۱/۱۲رفتم سونو آن تی یه پسمل شیطون بودو همه چیز عالی بود ♥️😍🤍
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.
نابینایی در شب، چراغ به دست و سبو بر دوش، بر راهی میرفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمیبینی چراغ به چه کارت میآید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند
اره یبار یبوست شدید داشتم بعدش خوتریزی گرفتم بعد شد گوشت اضافی
اره دیگه بواسیره برو دکتر عزیزم خدای نکرده بدتر نشه
دعا کنید منم مامان بشم💜🥲 «« این امضا توی تاریخ۱۴۰۲/۹/۱۶ برای همیشه و به اذن خدا تغییر کرد»»ومن به لطف خدا باردار شدم😭😭😭 ... از خدای مهربونم میخوام دامن همه ی منتظرا رو سبز کنه 🥺🌱✨میشه برای شنیدن صدای قلب نی نی شیطونم و سالم بودنش دعا کنی ؟؟🥺💜✨ توی تاریخ ۱۰/۸صدای قلب نازشو شنیدم برای همه این لحظه رو میخوام 😍♥️🌿 تاریخ ۱۱/۱۲رفتم سونو آن تی یه پسمل شیطون بودو همه چیز عالی بود ♥️😍🤍
اگربعد یبوست بدنت رو هی زخم میکن همون زخما میشن گوشت اضافه ،باید یبوست نشی پیگیرش باش وگرن مثل من یه عمر اذیتی ،یه دفع ساده که ملت اصلا بهش فکرم نمیکنن واسه من عذاب
نابینایی در شب، چراغ به دست و سبو بر دوش، بر راهی میرفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمیبینی چراغ به چه کارت میآید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند
بمیرم برات خود یوبستشم کلی ادمو اذیت میکنه... با دارو خوب میشه؟
اره عزیزم یبوست با دارو و پرهیز وتغذیه مناسب ورزش خوب میشه
نابینایی در شب، چراغ به دست و سبو بر دوش، بر راهی میرفت. یکی او را گفت: تو که چیزی نمیبینی چراغ به چه کارت میآید؟ گفت: چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکنند