مدیر

عضویت: 1399/08/19

تعداد پست: 657

عنوان

پدرشوهرم دستمو گرفت گفت دستتو بشکونم بخاطر مادرشوهرم!

| مشاهده متن کامل بحث + 1591 بازدید | 50 پست

من دیشب تاپیک زدم گفتم من مغازه دارم خواهرم اومد بهم سر بزنه از تهران اومده بود و تازه طلاق گرفته من بخاطر اینکه هنوز خونه نزدیک محل کارم پیدا نکردم در هفته سه شب رو فقط برای خواب میرفتم خونه مادرشوهرم که صب زود مغازه رو باز کنم. خواهرم اومد من به مادرشوهرم عصرش گفتم خواهرم داره میاد پیشم شما استراحت کنین من میرم مغازه همینکه خواهرم اومد مادرشوهرمم اومد وایساد به خواهرم گفت اقاتون چطوره خوبه خواهرمم ناراحت شد بعد انقد وایساد تا خواهرم بره منم گفتم مامان جان اگه میخوای برو شامتو بزار خواهر من حالا اینجاس یکمم معذبه(در گوشش گفتم!) بعد گفت تو منو بیرون کردی برات دارم هرچی معذرت خواهی کردم ج نداد شبم رفتم خونشون باهام دعوا کرد منم با گریه رفتم خونه خودم حالا امروز پدرشوهرمم باز اومده بحث با من که دستتو میشکونم

1402/12/02

20:07

2 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

fandoghi_hasam

عضویت: 1401/11/28

تعداد پست: 1033

سسر اینکه به منم میگفت طلاق بگیر باهاش. چندماه رفت و امد نکردم یعنی خسته ام سنگینی کار یه طرف اعصاب ...

چرا نزدیک محل خودتون مغازه اجاره نکردی

حالا هم اگه میبینی محیط مغازه امنه شب همونجا بخواب اگه دوستی یااشنایی هم داری بگو بیاد پیشت شب تنها نباشی

وقتی شوهرت پشتته زندگیتو بخاطر مادرشوهرت خراب نکن

اصلا از خودت ضعف نشون نده جلوشون

چون مشخصه مادرشوهرت از اوناییه که با مشکلات دیگران حسابی خوشحال میشه

از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨

1402/12/02

20:19

0 نفر لایک کرده اند ...

زهراخاله

مدیر استارتر

عضویت: 1399/08/19

تعداد پست: 657

غریبی تو شهرشون؟ بچه نداری؟

ننه بچه ندارم مامانم اینا اینجان چون خواهرم طلاق گرفته اذیتم میکنن منظورشون اینه چون اون طلاق گرفته ما هر چی اذیتت کنیم دیگه نمیری طلاق بگیری

1402/12/02

20:20

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید،

خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

زهراخاله

مدیر استارتر

عضویت: 1399/08/19

تعداد پست: 657

به پدر شوهرت میگفتی زنش چی گفته و خواهرت معذب شده مادرشوهرت رفته یه چیز دیگه گفته پیاز داغشم زیاد کر ...

میگه من منظورم شوهر خواهرش نبوده منظورم از اقا باباتون بوده انقد عوضیه

1402/12/02

20:21

0 نفر لایک کرده اند ...

سطل_سحرآمیز

عضویت: 1401/11/17

تعداد پست: 6061

ننه بچه ندارم مامانم اینا اینجان چون خواهرم طلاق گرفته اذیتم میکنن منظورشون اینه چون اون طلاق گرفته ...

غلط کردن. اتفاقا بگو ما طلاقو عار نمیدونیم. زندگیمون بد باشه برمیگردیم پیش خانوادمون. ولشون کن اگه میتونی قطع رابطه کن. دیوونه ای بعد اون جریانا و ۵ ماه قهر پاشدی هفته ۳ شب رفتی اونجا بخوابی؟

1402/12/02

20:21

0 نفر لایک کرده اند ...