من ی زنم ب ظاهر آروم و شاد اما از داخل تومچهارشنبه سوریه میخندم باهات ولی ی این خنده ی ماسکه ک گریه هامو نبینی درکل باهام حرف بزنی میخندونمت بخندونیم❤ اقا درخواست نده لطفا حالم بد میشه دوباره🙏
بعدش گفتم سلام گفت سلام عزیزم، بعد من خب خجالت کشیدم و خودم ب آون راه زدم، گفتم یک کیلو جو میخوام گفت چشم... تا اینکه گذاشت رو ترازو که بکشه کارت دادم حساب کنه ازم پرسید دانشجویی؟ گفتم آره گفت دانشجوی همین شهر؟!
بعدش گفتم سلام گفت سلام عزیزم، بعد من خب خجالت کشیدم و خودم ب آون راه زدم، گفتم یک کیلو جو میخوام گف ...
بی خود کرد گفت عزیزم هیچی بهش نگفتی؟؟؟؟
من ی زنم ب ظاهر آروم و شاد اما از داخل تومچهارشنبه سوریه میخندم باهات ولی ی این خنده ی ماسکه ک گریه هامو نبینی درکل باهام حرف بزنی میخندونمت بخندونیم❤ اقا درخواست نده لطفا حالم بد میشه دوباره🙏
گفتم بله.. خواستم جو از ترازو بردارم یهو دستم گرفت با انگشتش ماساژ داد... بخدا شوکه شده بودم اصلا انتظارش نداشتم منم جو رو ول کردم رو میزش و دستش عقب کشید بعد از رو میز برداشتم و رفتم بیرون.... خیلی گریه کردم نمیدونستم چیکار کنم نمیدونم به خانوادم بگم نگم
واقعا چی میتونستم بگم خانوادم جوری تربیتم کردن ک عزت نفس ندارم نمیتونم از حقم دفاع کنم
یاد بگیر مثل من باش حقتو بگیر نذار بهت زور بگن چند سالته
من ی زنم ب ظاهر آروم و شاد اما از داخل تومچهارشنبه سوریه میخندم باهات ولی ی این خنده ی ماسکه ک گریه هامو نبینی درکل باهام حرف بزنی میخندونمت بخندونیم❤ اقا درخواست نده لطفا حالم بد میشه دوباره🙏
درخواست بده بهت یه داستان تعریف کنم متوجه بشی چیکار کنی
من ی زنم ب ظاهر آروم و شاد اما از داخل تومچهارشنبه سوریه میخندم باهات ولی ی این خنده ی ماسکه ک گریه هامو نبینی درکل باهام حرف بزنی میخندونمت بخندونیم❤ اقا درخواست نده لطفا حالم بد میشه دوباره🙏