من هفته ی بعد عروسیمه خونمون هم یه شهر دیگست
امروز رفتم پروندمو از مدرسه گرفتم که شنبه ببرم شهر خودمون ثبت نام مدرسه کنم
اخرین روزی بود که پیش همکلاسی هام بودم اولاش حس عجیبی نبود ولی اخرش که همشونو بغل کردم حتی اونایی که صمیمی هم نبودیم بازم بغلشون کردم و حتی دبیرام که هر کدوم یه نصحیتی کردن بهم
خیلی دلم گرفته بغض کردم همکلاسی هام کلی بغض کردن🥺🥺یکی دلداریم بده🥺🥺🥺🥺
مدرسه و دوستایی که باهاشون کلی خاطره داشتم🥺🥺