قوری ز قلم قلم ز قووووری ،،عاشقت شدم قوقولی مقولیییی😍😍
چه راحت خودشان را در قلب ما کشتند آنان که جان ما بودند:)
خنک آن قمار بازی که بباخت هر داشت و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر
من چ میدانستم آدمی هزار رنگ و هزار روی دارد :(
عقل با دل روبه رو شد
صبح دلتنگی بخیر
هرگز از گردش ایام دل آزرده مباش
بامدادی است پِی هر شبِ تاری،آری..
دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین
خود نعش خودرا بر شانه گرفتم وگریستم🥲
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
