مهمونی غریبه

حال بد خودم وای یعنی ی ثانیه بهش فک میکنم میمیرم

تمام بدنم میلرزه

ابم نمیتونم بخورم

تپش قلب استرس بغض اصلا ی وضعی بخدا زندگیم همه جوره عالیه الکی الکی داغونم کرده این داستان

خودم هم خیلی لاغرم و کلا بخاطر استرس و فکر و خیال این موضوع جون نمیگیرم

ولی دقیقا ترسم از بچگیه غذای کسیو نمیخوردم میترسیدم دوس نداشته باشم حالم بد ش،ولی الان این استرسشه ک داره نابودم میکنه ک من نکنه حالم بد ش سر سفره و این ک چرا نباید راحت لذت ببرم انقدر حالم ب ش،برای بارداری میخوام اقدام کنم کلا نباید جایی برم این تایم فک کنم چون اون استرس شدید اصلا داغون میکنه ادمو