یبار رفتم شهرداری رشت یه اقای فکر کنم ۲ متر و نیم بود انقدر بلند بود خودم ۱۶۷ ام
خیلی دوست داشتم ازش بپرسم هوا از اون بالا چطوره
شبیه مه شده بودی!نه میشد در آغوشت گرفت و نه آنسوی تو را دید! تنها میشد در تو گم شد که شدم…بشنیده ام که عزم سفر میکنی مکن.مهر حریف و یار دگر میکنی مکن"تو در جهان غریبی غربت چه میکنی قصد کدام خسته جگر میکنی مکن