2777
2789
عنوان

همون عروسی که..

| مشاهده متن کامل بحث + 78350 بازدید | 172 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب عزیزم زندگیت چجوریه ببخشید میپرسم چون با میل خودت نبوده عاشق زندگیت شدی بعد ها ؟

برای امضاتون فاتحه خوندم خدا رحمتشون کنه

میشه برای حل شدن مشکلم یه صلوات بفرستید؟اگر فرستادی لایک کن تامنم برات بفرستم دوست خوب من 
بچه ها اون قبلی رو چطور از پر بازدید در بیارم؟

باید بذاری تو حذف تاپیک 

یا اینکه گزارش بزنن یرات

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
اسی الان اوصاعت چطوره باهم حوب هستیدکلاشوهرت شرایطش خوب هست منطورم اخلاق وشغل ودامدهست

نه باهم حرف نمیزنیم عزیزم

اونم دیگه به خواستش رسیده منو به حال خودم ول کرده

لطفا اگر منو جایی دیدین بهم بگین دختر جان برو بشین سر درست تا بتونی خودتو نجات بدی💚🌱

اون شب؟

تو همین چندشب پیش عقدم نکرده بودی 

کم خالی ببند بابا

بچه ها اینجا نه تاپیکاتون راحت حذف میشه نه کاربریتون تعلیق شه تاپیکاتون حذف میشه...یعنی کاربریت تعلیق شه کل تاپیکات وهمه میتونن ببینن... پس اثرت تاابد باقی میمونه ...اگر ممکنه شناسایی شی دیگه اینجا دردودل نکن ...مدیر سایت داری جوری جلومیری که کم کم همه خواننده خاموش بشن؟؟؟؟منظورتون چیه؟
۳_۴ روزو ایناس به گمونم چون ۲۸دی خاستگاریش بود طفلی

چقدر عجله ای

یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
تو رابطه نبودم فقط دوسش داشتم، همه اینا به خواست من بود چون تو خونه بابام نمیتونستم نفس بکشم، حتی خو ...

به همسرت فرصت بده و ذهنت خالی کن به قول مامانم گاهی نگاهت عوض کنی آدمایی که اوایل ازشون بدت میاد اونقدرها هم بد نیستن 😉

امیدوارم عشق تو این خونه دوباره پیدا کنی

یه روزی یه جایی بالاخره از این زندگی خودمو برمیدارم و میبرم ! درست از امروز دهم تیرماه ۱۴۰۰ با خودم قرار گذاشتم این زندگی تا ۸ سالگی دخترم به این شکل تحمل کنم اگز درست شد که خداروشکر اما اگر شوهرم تغییر نکرد میرم جوری که انگار هیچ وقت نبودم ! یعنی ۶ سال دیگه فرصت میدم به خودم و دخترم که بعدها ازم نپرسه چرا رفتی ؟ میخوام بزرگتر بشه و پدرش بشناسه و بفهمه چرا ادامه ندادم ! تو این ۶ سال زمان دارم برای آیندمون تلاش کنم دعام کنید بتونم تا سال آینده یه ماشین بخرم ( پراید مدل پایینم قبوله 😅)  اینجوری کمتر اذیت میشیم . انتخابمو کردم من فقط میخوام بهترین مادر دنیا باشم برای ارغوانم ان شاالله یه روزی با دیدن خوشبختی و موفقیتش تموم خستگی این سالها از تنم دربیاد و حاصل تموم صبوریهامو ببینم 😊     خیلی وقت بود بی هدف فقط روزهارو میگذروندم اما الان هدف دارم 😊                                 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792