فعلا که رفته شهر خودشو اونجا میره سرکار
بی نهایت از بچه هام بدش میاد همش در حال غر زدنه که چرا میخوای ببریشون کلاس غیر درسی، چرا الکی براشون هزینه میکنی اینا هیچی نمیشن
چرا براشون سرویس میگیری، چرا پیاده اونارو نمیبری؟ چرا و چرا و چرا
روانیم کرده
یکم کوتاه نمیاد تا بشینیم با هم حرف بزنیم
اینجا بود سفر مشهد رو دوتایی رفتیم بدون بچه هام، تو خونه همش کنارش بودم و متاسفانه از بچه ها دور بودم
بچه ها رو آخر هفته میبردم خونه مادرم که کمتر اونارو ببینه غر میزد چرا اونجا می بری مادر بچه ها چرا نباید ببره ؟ زحمت بچه ها چرا با تو باشه؟؟؟؟؟
مگه من اختیار مادر بچه هارو دارم؟
حرفش اینه چون بچه خودم پیشم نیست تا بهش محبت کنم پس تو هم باید هم سطح من بشی
این اخلاقای بیخودشو کنار نمیزاره که هیچ هر روزم بهم پیام میده و مخمو میخوره کلی هم منو بچه ها رو نفرین میکنه