خبری ازش دارین؟
چند روزه نمیدونم چرا فکرم رفته سمتش
خبری ازش دارین؟
تا اونجایی خبر دارم که همسرشون جدا شده بودن ولی هنوز تو خونش بود
مرد بود
سلام، ممنونم لطف دارین که یادتون مونده بودم
نه مشکلی حل نشده
زندگیم همون طور میگذره و پر از دردسر
نمیدونم چرا تو زندگیم گره افتاده
دیروز تصادف کردم از پشت ماشینمو زدن اما اونی که زد پسرش پلیس بود یه ترفندی زدن منو مقصر گرفتن
پیش هر کی رفتم جواب نگرفتم
وای
متاسفم
فکر کردم ازدواج کردین با یه خانم خوب
که تاپیکاتون خوندم🥲
کاش یکم زمان میدادین واسه آشنایی بعد ازدواج میکردین
حالا اشکال نداره
ایشالا یه خانوم خوب بیاد تو زندگیتون
خیلی خوبه که پدر خوبی هستین واسه بچه هاتون
همیشه اینجوری بمونین
خانم خوبی برام بود اما مادر خوبی برا بچه هام نبود، منم تو دوراهی گیر کردم
اما نتونستم ناراحتی بچه ها رو ببینم
فقط دعا کنین در کنار بچه ها به آرامش برسم
خیلی ممنونم ازتون
ان شاءالله شما هم زندگیتون سرشار از آرامش و خوشی باشه🙏
اگه راه داره بنظرم با هم برین مشاوره
چون ازدواج دومتونه اگه خانم بدی نیست سعی کنین درستش کنین
شاید کم تجربس محبت بیشتری میخواد
تو زندگی قبلیش سختی زیاد کشیده
یه روزایی اگه امکان داره بچه ها بذارین پیش مادرتون
۲نفری با هم برین بیرون گردش تفریحی
حیفه اگه میدونین میشه درستش کرد
حس میکنم چون محبت زیادی نمیبینه و لحضه های دو نفره ندارین به بچه ها حسودی میکنه
برو دنبالش هرجوری شده ببرش پیش یه مشاور خوب
فعلا که رفته شهر خودشو اونجا میره سرکار
بی نهایت از بچه هام بدش میاد همش در حال غر زدنه که چرا میخوای ببریشون کلاس غیر درسی، چرا الکی براشون هزینه میکنی اینا هیچی نمیشن
چرا براشون سرویس میگیری، چرا پیاده اونارو نمیبری؟ چرا و چرا و چرا
روانیم کرده
یکم کوتاه نمیاد تا بشینیم با هم حرف بزنیم
اینجا بود سفر مشهد رو دوتایی رفتیم بدون بچه هام، تو خونه همش کنارش بودم و متاسفانه از بچه ها دور بودم
بچه ها رو آخر هفته میبردم خونه مادرم که کمتر اونارو ببینه غر میزد چرا اونجا می بری مادر بچه ها چرا نباید ببره ؟ زحمت بچه ها چرا با تو باشه؟؟؟؟؟
مگه من اختیار مادر بچه هارو دارم؟
حرفش اینه چون بچه خودم پیشم نیست تا بهش محبت کنم پس تو هم باید هم سطح من بشی
این اخلاقای بیخودشو کنار نمیزاره که هیچ هر روزم بهم پیام میده و مخمو میخوره کلی هم منو بچه ها رو نفرین میکنه
من اتفاقا یه آقایی میشناسم دوبار ازدواج ناموفق داشت از ازدواج اولشم یه دختر ۱۲ساله داره
الان با یه دختر سن بالا ازدواج کرده فوق العاده مظلوم و مهربونه
حتی چند روز اول پیشنهاد دادن بچه بره خونه مادربزرگش مخالف بوده گفته اون دختر منه جای دختر تو خونه پدرشه
امیدوارم یه خانم اینجوری بیاد تو زندگیتون
فقط این بار فرصت آشنایی بیشتر بدین
که با بچه هاتونم آشنا بشه
این که بچه هارو قبول کنه مهمه
هستن کسایی که مشکل ندارن با بچه
بگردین دنبال یه خانم با خدا و خدا ترس
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
